دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آیا بیمار مبتلا به روان گسیختگی ( اسکیزوفرنی ) می تواند ازدواج کند؟
همیشه روانپزشکان با پرسش های بیشماری از سوی بیماران و خانواده آنها درمورد ازدواج بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا که در سن ازدواج قرار دارد، مواجه هستند. در این گونه موارد ، متخصص ، متناسب با تجارب خود و بررسی زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیمار توصیه های لازم را به عمل می آورد. در پس این سوالات انگیزه های متفاوتی نهفته است.
خانواده بیمار دغدغه های متعددی دارد:
- آیا پس از فوت والدین کسی هست که از بیمار مراقبت کند؟
- آیا می شود با ازدواج، بیماری را درمان و یا متوقف کرد؟
- آیا تأمین نیاز جنسی بیمار در بهبودی وی مؤثر است؟
- آیا مجرد بودن باعث بیماری او شده است؟
بیمار نیز اشتغالات فراوان درخصوص ازدواج دارد:
- والدین و آشنایان خیلی اصرار به ازدواج من دارند. نمی دانم اقدام کنم یا نه ؟
- آیا ازدواج برای وضعیت روانی من مفید است؟
- فکر ازدواج من را نگران می کند ؛ آیا این نگرانی به حالم مضر است؟
- دلم می خواهد ازدواج کنم آیا کسی حاضر است همسر من شود؟
- آیا این بیماری مانعی برای ازدواج من هست؟
در این مقاله ی مختصر ، سعی می شود به ابهامات فوق پرداخته شده و در حد امکان راهکارهای عملی به بیماران و خانواده آنها ارائه شود. ابهامات بیشتر را می توانید از متخصصین و پزشک معالج خود جویا شوید.
قدم اول: برای یافتن پاسخ سؤالات خود ابتدا بهتر است مهمترین ابهام خود و یا بیمار خود را روشن کنید. در این جا سه حالت اساسی طرح می شود:
حالت 1: بیمار قصد دارد بچه دار شود و مانند سایر افراد جامعه خانواده تشکیل دهد.
حالت2: نیاز جنسی ، مهمترین مشکل بیمار است ولی او قصد تشکیل خانواده مجزا را ندارد.
حالت3: بیمار قصد ازدواج ندارد ولی پدر و مادر برای تأمین مراقبت از بیمار برای سال های آینده قصد دارند او را متأهل کنند.
قدم دوم: برای این که بدانیم فرزند بیمارما در کدام یک از حالات فوق قرار دارد توصیه می شود:
1- با بیمار درخصوص ازدواج گفتگو کنید.
2- با بیمار تا حد امکان روشن و شفاف صحبت کنید.
3- سعی نکنید دریکی دو جلسه به نتیجه برسید، می توانید موضوع گفتگو را باز گذاشته و تا حصول نتیجه به مذاکره خود ادامه دهید.
4- گفتگو را به صحنه ی بحث و بگو مگو نکشانید.
5- سعی نکنید چیزی را به بیمار تحمیل کنید.
6- صحبت و مذاکره در مورد ازدواج معمولاً با خجالت و رودربایستی همراه است، ولی بهتر است گام به گام ، مذاکرات شفاف تر شود.
7- مذاکره در خصوص ازدواج، خصوصی و بدون حضور سایر اعضا خانواده و فرزندان باشد.
8- حتماً لازم است به مکنونات قلبی بیمار پی ببرید و در گرفتن پاسخ و اخذ تصمیم عجله نکرده و فقط به پاسخ بله یا خیر از سوی بیمار اکتفا نکنید.
قدم سوم: پس از این که خود را ( یا بیمار خود را) در یکی از حالات سه گانه قدم اول طبقه بندی نمودید، بهتر است به شرایط و مقدمات هریک از آنها توجه کنید:
حالت اول: آیا بیمار تمایل به داشتن بچه و تشکیل خانواده دارد؟
خوشبختانه در عصر حاضر با اقدامات درمانی مؤثر و در دسترس بودن داروهای بهتر، کم عارضه تر و مؤثرتر بسیاری از بیماران روان گسیخته مانند سایرشهروندان می توانند زندگی نسبتاً معمولی داشته باشند.
ازدواج برای بیماران منافع زیادی به همراه دارد مانند:
1- ارضای نیازهای عاطفی.
2- تشکیل خانواده و ایجاد حمایت خانوادگی.
3- تأمین مراقبت بیشترتوسط همسر و فرزندان بیمار.
4- ارضای نیاز جنسی.
برای ازدواج بهتر است شرا یط زیر رعایت شود:
الف- همسر بیمار از بیماری وی اطلاعات لازم را داشته باشد.
ب- در مورد ابهامات و طول بیماری آگاهی یابد.
ج- به سؤالات همسر آینده بیمار با متانت و بدون مخفی کاری پاسخ داده شود. در صورت لزوم همسر آینده بیمار می تواند با اجازه بیمار ، نزد پزشک معالج رفته و اطلاعات لازم در حد آگاهی های لازم برای خود کسب نماید.
بدین ترتیب برای انتخاب همسر برای بیمار مبتلا به بیماری روان گسیختگی بهتر است:
1- از بلند پروازی اجتناب کنیم.
2- تأمین نیازهای اولیه واساسی بیمار از جمله کسب حمایت خانوادگی و تأمین نیاز عاطفی او، را در اولویت قرار دهیم ، نه طبقه بندی اقتصادی – اجتماعی همسر آینده بیمار را.