اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت-بهره وری نیروی انسانی- در 500 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت-بهره وری نیروی انسانی- در 500 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-بهره وری نیروی انسانی- در 500 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-بهره وری نیروی انسانی- در 500 اسلاید-powerpoin-ppt

برای آموزش تعاریف بسیاری بیان شده است؛ برخی از متخصصان آموزش را عبارت می دانند از «کلیه کوشش هایی که در جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی، مهارت های فنی و حرفه ای و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام و پذیرش مسؤولیت های شغل خود می نمایند».سیف در کتاب خود با عنوان «روانشناسی پرورشی»، آموزش را هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش    طرح ریزی شدهای که هدف آن ایجاد یادگیری در فراگیران می باشد، تعریف می نماید. [7] در بسیاری از کتب مدیریت، آموزش به عنوان یک ابزار مدیریت که نیازهای مهارتی و شغلی کارکنان را رفع کرده و موجب تحقق اهداف سازمان می شود، تعریف شده است. [8] آموزش عبارت است از تمام فرایندهای متعددی که به وسیله افراد ایجاد می شود تا صلاحیت های متناسب با شغل های کارکنان در حال و آینده کسب شود. [9] و در همین زمینه، گاتر  آموزش را نوعی کوشش نظام دار تعریف می کند که هدف اصلی آن عبارت است از هماهنگ و همسو کردن آرزوها، علایق و نیازهای آن افراد با نیازها و اهداف سازمان در قالب کارهایی که از افراد انتظار     می رود؛ شاید بتوان این تعریف را مشابه تعریف گلدستاین  دانست؛ او آموزش را یاد دادن نظام مند مهارت ها، قواعد، مفاهیم یا نگرش هایی می داند که در نهایت به بهبود عملکرد در یک محیط کار منجر می شود. [10] به طور کلی آموزش در داخل سازمان ها به منظور بهبود و کسب مهارت های شغلی جدید، آماده شدن برای حرکت در مسیرهای شغلی مناسب و رفع نیازهای حرفه ای به کار می رود. [11] و تنها مفهوم کارآموزی، کارورزی یا تمرین عملی در یک زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن بقدری وسیع و گسترده می شود که از فراگیری یک حرفه و یا فن ساده شروع شده و به احاطه کامل بر علوم و فنون بسیار پیچیده، چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منتهی می شود. [12]

اهداف آموزش نیروی انسانی

به طور کلی هدف هر فعالیت آموزشی، تغییر در رفتار عملی افراد می باشد که به افزایش مهارت و دانش در نزد فراگیران منجر شود، به طوری که کارکنان بتوانند شغل فعلی خود را به طور مؤثر و کارآمد انجام دهند. آموزش دارای اهدافی از قبیل توسعه مهارت ها، تغییر رفتار و افزایش صلاحیت ها می باشد. [13] کرل و کوزمیت معتقدند که:

 اهداف آموزش انواع، سطوح مهارت ها، توانایی ها، دانش و نگرش شرکت کنندگانی که برنامه کامل آموزش آنها را در بر می گیرد مشخص می کند و هدف های مهم آموزش عبارتند از:

  • کمک به تصمیم گیری راجع به روش های مناسب بر فعالیت کارکنان و نیازهای مربوط به دگرگونی.
  • 2- اهداف آموزش آنچه که انتظار می رود از آموزش دهنده و هم آموزش گیرنده را روشن می کند.
  • 3- اهداف آموزش مبنایی را برای ارزیابی برنامه بعد از اجرای آن فراهم می کند.

کرل و کوزمیت، شش هدف مهم آموزش را بدین ترتیب بیان می کنند:

  • بهبود عملکرد
  • به روز کردن اطلاعات کارکنان
  • ترفیع شغل
  • حل مسائل
  • آماده سازی برای ترفیع
  • آشنا سازی کارکنان جدید با اهداف سازمان

دکتر میر کمالی، هدف های آموزش نیروی انسانی را چنین بر می شمرند:

  • هماهنگی با تغییرات و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در جهان
  • هماهنگی با تحولات سیاسی و اقتصادی جامعه
  • هماهنگی با نیازهای جدید جامعه و ارباب رجوع
  • کسب مهارت های ادراکی، فنی و روابط انسانی
  • کسب نگرش درست و آمادگی برای ایجاد تغییر در سازمان
  • تامین نیروی انسانی جدید به منظور جایگزینی
  • فراهم آوردن زمینه های ترفیعات

اهمیت آموزش

آموزش نیروی انسانی، سرمایه گذاری پرسودی به شمار می رود که بازده آن در شکوفایی و گسترش بهینه سازمان و همچنین در اعتلای فرهنگ عمومی جامعه نقش مؤثری را ایفا می کند. اهمیت و ضرورت آموزش و بویژه بازآموزی بزرگسالان بر هیچ فردی پوشیده نیست. وا‍ه آموزش آمیخته از اصول مهم در زندگی کاری هر سازمان است و از آنجا که مهم ترین بعد این واژه، پرورش و رشد و مهارت و تخصص های کاری است، بدان جهت پایه ریزی و استمرار روند آموزش در سازمان های امروزی نقش بسزایی در تخصصی عمل کردن و در واقع پیشرو بودن آن در سازمان ها دارد. در واقع، آموزش کارکنان یک امر حیاتی و اجتناب ناپذیر است که باید  به طور مستمر به همراه سایر فرایندهای مدیریت بتوانند سودمند واقع شوند.

آموزش در واقع یکی از راه های اصولی و منطقی هدایت تلاش های کارکنان در سازمان است و باعث بکارگیری استعدادهای نهفته، به کاراندازی قدرت تخیل و بوجود آمدن حس انعطاف پذیری فکری لازم در کارکنان خواهد شد. آموزش هر چه مفیدتر و بهینه تر باشد، به طور وسیعی جامعه معینی را به سوی هدف هایی از قبیل توسعه، مهارت، تغییر و اصلاح هدایت می کند. [14] و همین تغییرات باعث می شود که کارکنان یک سازمان در انجام وظایف شان به صورت   موفق تری عمل نمایند.

آموزش یک عامل کلیدی در توسعه محسوب می شود و می توان آن را یکی از مهمترین اقدامات برای افزایش کارآمدی سازمان دانست؛ «مطابق آمارهای موجود، شرکت های معمولی آمریکا بیش از 1500 دلار در سال برای آموزش هر کارمند هزینه می کنند که ارقام صرف شده در مجموع معادل 52 درصد کل فروش آن شرکت ها می باشد». [15]

همچنین بررسی ها نشان داده است که آموزش، به حفظ تداوم و بقای سازمان منجر می شود. یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که 17 درصد شرکت های تجاری و صنعتی این کشور ورشکست شده اند که از این تعداد، کمتر از 1 درصد شرکت هایی بوده اند که برای کارکنان شان دوره های آموزشی برگزار کرده اند. [16]

 

فواید و مزایای آموزش نیروی انسانی

یکی از وظایف اصلی و حیاتی در هر سازمانی، آموزش کارکنان است؛ زیرا داشتن کارکنان ورزیده یکی از مهمترین عوامل در میزان کارایی و کارآمدی سازمان است. در زیر مزایای عمده آموزش کارکنان بیان می شود:

هر کسی در بدو ورود به سازمان، برای آشنایی با زیر و بم شغل خود، به مدت زمانی نیاز دارد. برگزاری دوره های آموزشی با سرپرستی مربیان کارآزموده و باتجربه، زمان یادگیری را به حداقل  می رساند و باعث افزایش بازده می شود.

آموزش خاص افراد تازه وارد نیست، بلکه برای کارکنان باسابقه و باتجربه نیز باید بنا به ضرورت         دوره هایی ترتیب داد. در واقع آموزش، خاص یک گروه یا منحصر به یک مقطع زمانی خاص نبوده و تمام کارکنان در طول عمر کاری خود باید به طور دائم و مستمر، آموزش ببینند تا در سمتی که انجام وظیفه  می نمایند، حداکثر کارایی و اثربخشی را داشته باشند.

یکی از وظایف اولیه هر دوره آموزشی، ایجاد طرز فکر صحیح نسبت به کار و سازمان است و انتظار      می رود بعد از پایان دوره، بینش و نگرش مورد نظر در کارکنان به وجود آمده باشد که رفتار آنها را در جهت مطلوب و همکاری مؤثر با سازمان تغییر دهد و ذهن آنها طوری شکل گیرد که از اهداف سازمان پشتیبانی نمایند.

آموزش کارکنان به حل مشکلات عملیاتی کمک می کند. شکایت و نارضایتی در محیط کار مناسب ناشی از مدیریت ضعیف و بی اثر است و معمولاً با آموزش دادن مسؤولان در زمینه هایی مانند روابط کارگری، روابط انسانی و رهبری می توان این گونه مشکلات را حل کرد؛ همچنین مسائلی از قبیل ضعیف بودن روحیه کارکنان، حیف و میل منابع و ضایعات بیش از اندازه و روش های عملیاتی غلط یا بی اثر را نیز می توان با آموزش رفع نمود.

چنانچه سازمان نتواند نیروی انسانی مورد نیاز خود را خارج از سازمان تامین نماید، تنها راه چاره آموزش، تربیت یا حتی بازآموزی کارکنان موجود در درون سازمان است.

آموزش برای خود کارکنان نیز مفید است، زیرا هر چه کارمند سطح دانش فنی و مهارت های شغلی خود را بالاتر ببرند، به همان اندازه به ارزش وی در بازار کار و در نتیجه به توانایی های او در کسب درآمد بیشتر افزوده خواهد شد. همچنین داشتن مهارت های ویژه و سودمند موجب می شود تا مسؤولان سازمان، ارزش و اعتبار بیشتری برای کارکنان خود قائل شوند و در نتیجه، امنیت شغلی بیشتر می شود. طبیعی است که کسب توانایی ها و مهارت های بیشتر به قابلیت ارتقای کارکنان برای تصدی پست ها و مشاغل عالی تر و مهم تر نیز خواهد افزود. [ 17]

به طور کلی از  مطالعه منابع در دسترس می توان فواید و مزایای آموزش کارکنان را به شرح ذیل بیان داشت که در برگیرنده فواید سازمانی، اجتماعی و فردی کارکنان می باشد.

  • تسهیل در راه نیل به اهداف سازمانی.
  • ایجاد هماهنگی در نحوه انجام کارها و جلوگیری از تداخل وظایف و مسؤولیت ها و دوباره کاری ها در سازمان.
  • شکوفاشدن استعدادهای نهفته کارکنان و تقویت روحیه و ایجاد ثبات در سازمان.
  • کاهش در نظارت های مستقیم و غیر مستقیم.
  • ایجاد رضایت شغلی و کاهش میزان تمرد و کشمکش و غیبت و سایر رفتارهای نابهنجار و تقلیل سطح هزینه ها و حوادث.
  • تقلیل میزان هزینه های عمومی و بهبود کمی و کیفی محصولات و یا خدمات ارائه شده توسط سازمان.
  • تقویت حس وفاداری و ایجاد حس انعطاف پذیری لازم و همبستگی کارکنان نسبت به سازمان.
  • ایجاد اعتبار و ارزش کارکنان و ارتقای سطح زندگی کارکنان از طریق ارتقای شغلی و تامین آتیه آنها.
  • کمک به افزایش کارایی فردی و اثربخشی سازمانی.

انواع آموزش

به نظر بسیاری از صاحبنظران، آموزش کارکنان باید با نیازهای فردی کارکنان و مراحل متفاوت شغلی آنان متناسب باشد؛ بدین منظور طبقه بندی های گوناگونی از آموزش کارکنان صورت گرفته است. در یک طبقه بندی از آموزش می توان آموزش ها را به صورت دوبخشی در مقابل هم قرار داد:

آموزش رسمی مقابل آموزش غیر رسمی، آموزش درونی مقابل آموزش بیرونی، آموزش اولیه مقابل آموزش ثانویه، آموزش حین خدمت مقابل آموزش پس از خدمت و آموزش ویژه مقابل آموزش عمومی.در طبقه بندی ها بیشتر بین دو نوع آموزش، یعنی آموزش رسمی و آموزش غیر رسمی، بحث وجود دارد و اعتقاد بر این می باشد که از آموزش های رسمی نسبت به دیگر آموزش ها استفاده بیشتری به عمل می آید. تفاوت آموزش رسمی و غیر رسمی را می توان در تعیین اهداف، برنامه ریزی و طراحی دانست. در آموزش های رسمی، اهداف و برنامه ها از قبل تعیین شده و مطابق با چهارچوب آن  برنامه ها به اجرا در می آید؛ بدیهی است که ارزشیابی آموزش های رسمی نسبت به آموزش های غیر رسمی به مراتب آسان تر می باشد. دکتر ابیلی در مقاله خود تحت عنوان «آموزش و بهسازی نیروی انسانی، یک ضرورت سازمانی»، چهار نوع آموزش را برای کارکنان پیشنهاد می کند که عبارتند از:

  • آموزش قبل از خدمت: آموزشی است که فرد قبل از پیوستن به سازمان به آن نیاز دارد تا بتواند توانایی های لازم را برای احراز شغل کسب کند.
  • آموزش بدو خدمت: آموزشی است که در جهت توجیه کارکنان جدید و آشنا ساختن آنان با روند فعالیت  سازمان و تشکیلات آن، وظایف محوله و قوانین و مقررات مربوط به امور گوناگون سازمان است. این آموزش به کارکنان جدید کمک می کند تا هر چه سریع تر با اهداف و انتظارات سازمان و گروه کاری خود آشنا شوند و ضمن انطباق با شرایط و اهداف سازمان، به افرادی مؤثر در گروه کاری مبدل گردند.
  • آموزش ضمن خدمت: آموزشی است که در صحنه واقعی کار و هم زمان با انجام دادن وظایف شغلی، به کارکنان ارائه می شود. این نوع آموزش به افراد کمک می کند تا بر اساس انتظارات سازمانی، اخلاقی و اجتماعی و با توجه به مسائل فردی و سازمانی رفتارهای مناسبی از خود نشان دهند و به ویژه از طریق کسب معلومات و مهارت های لازم و تلفیق آنها با تجارب شغلی، کارایی بیشتری را برای انجام دادن وظایف موجود یا مسؤولیت های احتمای آتی حاصل و شایستگی لازم را برای ارتقای شغلی و تصدی مدارج بالاتر سازمانی احراز کنند.
  • آموزش بعد از خدمت: آموزشی است که به منظور آمادگی بیشتر کارکنان برای ورود به دوران بازنشستگی ارائه می شود. این نوع آموزش در زمینه کسب مهارت های درآمدزا، نحوه مواجه به خلا قدرت ناشی از بازنشستگی، نحوه گذران اوقات بیکاری و سرانجام، نحوه تامین و حفظ سلامت فیزیکی و روانی به بازنشستگان کمک می کند. [18]

 

فرآیند آموزش

فرآیند اصلی آموزش در برنامه ریزی فعالیت های گوناگون آموزشی شامل سه مرحله اساسی برآورد نیازهای آموزشی، تدوین و اجراء و سرانجام ارزشیابی برنامه آموزشی است:

هدف مرحله برآورد، گرداوری اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیم در مورد ضرورت آموزش است. اگر به یاری اطلاعات گردآوری شده به این نتیجه رسیدیم که آموزش، ضرورت دارد موضوعی که اهمیت پیدا می کند تشخیص و تعیین موارد سه گانه زیر است:

  • در چه بخشی یا بخش ها یا در چه زمینه هایی از کار سازمان، آموزش مورد نیاز است.
  • به چه نوع یا انواعی از آموزش، نیاز داریم.
  • چه آگاهی ها، توانایی ها، مهارت ها را باید آموزش دیم.

این اطلاعات را با انجام تحلیل های سه گانه یعنی تحلیل سازمانی، تحلیل شغل و سرانجام تحلیل شخص، گردآوری می کنیم. پس از گردآوری و تکمیل اطلاعات می توان اهداف برنامه آموزشی را استخراج و تعیین و تدوین کرد. هدف مرحله تدوین و اجرای برنامه آموزشی، طراحی محیط آموزشی مناسب جهت نیل به مقاصد آموزش است. در این مرحله باید:

  • ویژگیهای شرکت کنندگان در دوره آموزشی، مورد بررسی قرار گیرد.
  • اصول آموزشی که باید در موقعیت ویژه آموزشی برای شرکت کنندگان مورد نظر بکار برده شوند مشخص گردند.
  • مواد و محتوای برنامه آموزشی و فنون آموزش، تعیین شوند.
  • آموزش به مرحله اجرا درآید.

هدف مرحله ارزشیابی، بررسی این مطلب است که آیا اجرای برنامه آموزشی در نیل به اهداف مورد نظر، مؤثر بوده است. ارزشیابی مستلزم شناخت و تعیین ضوابط ویژه از جمله بررسی های ذیل است:

- واکنش های شرکت کنندگان نسبت به آموزش.

- برآورد آنچه در برنامه آموزشی فرا گرفته اند.

- معیارهای رفتار آنان پس از طی دوره آموزشی.

- شاخص های نتایج سازمانی نظیر تغییرات در نرخ بهره وری.

مرحله ارزیابی، مستلزم گزینش یک طرح ارزیابی تجربی به منظور برآورد کارایی آموزش است. گزینش ضوابط و طراحی، هر دو پیش از آنکه آموزش عملاً به اجرا درآید باید انجام گیرد تا امکان ارزیابی درست آموزش را فراهم آورد.  

 

 

برنامه های عمده آموزش بهره وری

برای نهادینه کردن بهره وری در سازمان و تاسیس دپارتمان یا کمیته بهره وری به تدوین و اجرای برنامه های آموزشی ذیل جهت ایجاد فرهنگ بهره وری و تربیت کادر بهره وری نیاز است:

  • آموزش اصول و مفاهیم و مقولات اساسی بهره وری برای عموم کارکنان.
  • آموزش بهره وری و نقش مدیران در ارتقاء آن برای عموم مدیران.
  • آموزش ویژه جهت آشناکردن مدیریت های گوناگون سازمان با عرصه های افزایش بهره وری در قلمرو هر مدیریت (نظیر مهندسی طراحی و بهره وری، مدیریت مواد و بهره وری، مدیریت تولید و بهره وری، مدیریت کیفیت و بهره وری وغیره).
  • آموزش بهره وری به سرپرستان.
  • آموزش فنون ارتقاء بهره وری (نظیر بهره وری و مطالعه کار، بهره وری و ارزشیابی عملکرد، بهره وری و سیستم جبران.
  • آموزش و تربیت کارشناسان اندازه گیری بهره وری، تحلیل گران بهره وری، برنامه ریزان بهره وری، مطالعه کنندگان کار، کارشناسان تحلیل شغل، کارشناسان ارزشیابی عملکرد و غیره.
  • آموزش اعضاء کمیته های بهره وری.

ویژگی های لازم جهت کارایی آموزش

برای آنکه آموزش بصورت ابزاری برای ارتقاء کارایی، بهره وری و کارایی سازمان درآید باید از    ویژگی هایی برخوردار باشند که در ذیل به عمده ترین آنها اشاره می شود:

  • بصورت یک فرایند نگریسته و سازماندهی شود.
  • در کل سیستم ها، روش ها و برنامه های سازمان به عنوان جزء لایتجزای فعالیت سازمانی ادغام گردد.
  • هدفمند باشد.
  • جامع باشد.
  • مرتبط و دارای توالی منطقی  باشد.
  • مستمر باشد.
  • مبتنی بر تشخیص نیازها و بازخورها باشد.
  • با انگیزه، توام باشد.
  • مورد ارزیابی قرار گیرد.
  • پیگیری شود.
  • بازخورهای آن در تدوین و اصلاح برنامه ها مورد توجه قرار گیرد.

 

مهم ترین زمینه های آموزش در ارتقاء بهره وری

- برنامه ریزی منابع انسانی

- توجیه کارکنان جدید

- تحلیل شغل

- مطالعه کار

- ارزشیابی عملکرد

- ایجاد یا توسعه مهارت ها ( فنی، اداری و روابط بین اشخاص)

- تولید یا عملیات

- کنترل کیفیت

- هدف گذاری

- تصمیم گیری

- ایمنی

- انگیزه

- روابط کار

- اندازه گیری، ارزشیابی و برنامه ریزی بهره وری

- مذاکرات جمعی و انعقاد قرارداده

- مدیریت مشارکتی

- ارتقاء کارایی و اثربخشی

 

رابطه  بین آموزش و بهره وری

به طور کلی می توان گفت که بهره وری در بلندمدت به عنوان یک طرز تفکر، بر آموزش و فرهنگ استوار است. بنابراین آموزش می تواند وسیله ای مهم در جهت تسریع و پیشرفت کیفی نیروی کار تلقی شود. سیستم آموزشی بهره وری نیروی کار را افزایش می دهد. این امر زمانی رخ می دهد که برنامه ریزی آموزش و اشتغال هماهنگ بوده و از افزایش سطح آموزش و مدارک تحصیلی به طور کامل استفاده شود.

با مروری بر تعریف بهره وری که از سوی مرکز بهره وری ژاپن ارائه شده است می بینیم که بهره وری پیوند تنگاتنگی با آموزش و مقوله نگرش و دیدگاه فکری انسان بهره ور دارد. این تعریف چنین ارائه شده است:

«هدف از بهره وری به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی، تسهیلات و غیره به طریق علمی و یا کاهش هزینه های تولید و گسترش کالاها و افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی است، آن گونه که به نفع کارکنان،مدیران و مصرف کنندگان باشد. در این دیدگاه، انسان به این عقیده و باور می رسد که می تواند کارها و وظایف خود را هر روز بهتر از روز قبل انجام دهد ووو برای تحقق   این باور تلاش کند».

آنچه که از تعریف فوق مستفاد می شود، رابطه مستقیم و معنا دار بهره وری و آموزش است. رابطه ای که صراحتاً به ما می آموزدکه: آموزش بهتر مساوی با بهره وری بیشتر است.

به طور کلی می توان بین بهره وری و آموزش را در زمینه های زیر مورد بررسی قرار داد:

  • جنبه فردی و روانی: فرد در طول دوره کودکی و نوجوانی آموزش رسمی می بیند و تقریباً بلافافصله پس از ترک مؤسسه آموزشی، وارد بازار کار و اشتغال می شود. هر چقدر آموزش او با نیاز شغلش هماهنگی بیشتری داشته باشد، از آموزش و شغل خود بهره بیشتری خواهد برد. ضمناً به رغم اوقاتی که صرف آموزش نموده است، در صورت اشتغال در زمینه های مربوطه، احساس بیهودگی ننموده و طی عمر خویش  را امری بیهوده نمی پندارد و بهره وری فرد نیز از زندگی شخصی، از نظر مادی و معنوی ارزش بیشتری خواهد یافت.
  • جنبه اجتماعی: دیدگاه افراد نسبت به آموزش با انواع مشاغل ارتباط نزدیکی دارد. مشاغلی که نیازمند آموزش بیشتر و شرایط پذیرش مشکل تری هستند، نسبت به مشاغل دیگر از ارزش بیشتری برخوردارند. در عین حال، افراد آموزش دیده به خدمات پزشکی، پلیس و دواید قضایی نیاز کمتری دارند. لذا برای مصارف تولیدی و عام المنفعه دیگر، در نیروی انسانی صرفه جویی خواهد شد و به بهره وری بیشتر از منابع ملی کمک می کند.
  • جنبه اقتصادی: در کل اقتصاد یک کشور، آمورش و اشتغال ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. هر چقدر یرنامه ریزی آموزشی منظم تر و رشد و توسعه قسمت های مختلف آن روشن تر باشد، نیروی انسانی و شرایطی که این نیرو باید واجد آن باشد، آشکار تر خواهند بود. از آنجا که آموزش و پرورش باید پرورش و عرضه چنین نیرویی را فراهم آورد، همچنین باید هماهنگی بیشتری با نیازهای کشور داشته و طبعاً پیامد آن، بهره وری افزون تری خواهد بود.

 به طور کلی مطالعات و پژوهش های انجام شده نشان داده است که بین بهره وری و آموزش، همبستگی مثبت و بسیار قوی وجود دارد. علاوه بر این، مطالعات تطبیقی کشورهای مختلف جهان نشان می دهد که کشورهایی که نیروی آموزش دیده بیشتری در تخصصهای مختلف دارند، از بهره وری و رشد بالایی برخوردارند. [19]

 

 

 

نقش اموزش نیروی انسانی بر بهره وری

آموزش یکی از پیچیده ترین وظایف در اداره امور هر سازمان و به ویژه در مدیریت نیروی انسانی است. پس از نظام جذب، نظام بهسازی و بکارگیری مناسب منابع انسانی قرار دارد، در حقیقت آموزش از مهمترین اقدامات و برنامه های هر سازمانی بوده و نظام آموزشی تکمیل کننده نظام استخدامی به شمار می رود و باعث توانمندی نیروی انسانی موجود شده و موفقیت های آتی را تضمین می کند.آموزش و بهسازی باعث بینش و بصیرت عمیق تر دانش و معرفت بالاتر و توانایی و مهارت بیشتر انسان های شاغل در سازمان برای اجرای وظایف محول شده و در نتیه موجب نیل به هدف های سازمانی با کارایی و اثربخشی بهتر و بیشتر است. امروز کمتر سازمانی قادر است بدون آموزش کارکنان خود بهبود و توسعه یابد. سازمان ها اعم از بزرگ و کوچک منابع مهم خود را به آموزش و بهبود منابع انسانی تخصیص می دهند و برای بعضی از سازمان ها آموزش یک فعالیت مداوم است که تمام کارکنان علاقه مند به این تلاش هستند و تمام کارکنان از اشکال آموزش مختلف در دوران تصدی خود بهره منداند و حقیقت این است که تلاش و صرف هزینه برای آموزش سه سوال را مطرح می سازد. اول اینکه، دلایل آموزش چیست؟ دوم اهداف آموزش چیست؟ سوم اینکه نتایج آموزش چگونه ارزشیابی می شود.

در روان شناسی یادگیری، آموزش یکی از مهمترین فرآیندهای روانی است، این فرایند به عنوان یک عامل تغییر و تحول، عامل نگرش و جهت گیری جدید و بسیار مؤثر می تواند اهمیت بسزایی در بهبود کیفیت عملکرد کارکنان یک سازمان و بازسازی روش ها و شیوه های قابل اعمال در نظام اداری داشته باشد.

مایکل لوبوف در کتاب خود در ضرورت سرمایه گذاری در آموزش می نویسد: برای رشد و پیشرفت کارکنان سرمایه گذاری کنید. اگر افراد برای مشاغل و مسؤولیت های بالاتر آماده نشده باشند، ترفیع از داخل سازمان فاجعه آفرین است. سازمان هایی که کارکنان وفادار دارند در تعلیم و تربیت آموزش و پیشرفت مستمر آنان سرمایه گذاری می کنند.بدون تردید، آموزش و رشد کارکنان گران قیمت است، لکن اگر شما فکر می کنید که آموزش گران قیمت است، هزینه نادانی را در نظر بگیرید، دیر یا زود یک سازمان از طریق پرداخت حقوق های بالاتر برای جذب کسانی که آموزش دیده اند یا از طریق صرف وقت برای کارکنانی که دارند، هزینه های آموزشی را می پردازند.

همچنین، پیگورز و مایرز در زمینه نقش آموزش می گویند: آموزش خوب، نارضایتی شغلی و دوباره کاری را به مقدار زیاد کاهش داده و کارکنان را یاری می دهد که با تمام ظرفیت خود کار کنند، یک چنین هدف های مهمی تحقق نمی یابند، مگر آنکه تمام سلسله مراتب سازمان (از مدیر اجرایی تا کارکنان) به اهمیت آموزش آگاه باشند. [20]

بنابراین می توان گفت یکی از عواملی که تاثیر بر بهره وری داشته و می تواند در بهبود آن نقش مهمی را ایفا کند آموزش نیروی انسانی است، تکنیک های نو و طرح های جدید بهبود بهره وری نمی تواند بدون نیروی انسانی آموزش دیده در تمام سطوح سازمان به طور مؤثر ایجاد و یا به کار گرفته شود.

 

 

تاثیر برون سپاری نیروی انسانی بر بهره وری

الگوی مدیریت دولتی نوین در پاسخ به نارسایی های اداره امور دولتی سنتی و مدل کلاسیک  ،در بخش دولتی ظهور کرد .در این دوران، نظریه پردازان ادعا کردند که کوچک شدن دولت  وبرون سپاری وظایف موجب افزایش رفاه کلی از طریق رشد کارآیی اقتصادی می شود. برون سپاری به واگذاری انجام فرایندها یا فعالیت های داخلی یک کسب و کار به یک تامین کنند خارجی تحت قرارداد مشخص اطلاق می شود. هنگامی که یک سازمان برخی از فعالیت ها یا فرایندهای کسب و کار خود را به عرضه کننده ای در بیرون از شرکت یا سازمان خود بسپارد اطلاق می شود.

سازمانهای دولتی برای دستیابی به اهداف خود برون سپاری صورت گرفته را ممیزی نمایند تا مشخص  شودآیا برون سپاری را توانسته است محقق بخشد. از این رو مسئله اولی این است که آیا برون سپاری نیروی انسانی انجام شده توانسته است بهره وری واحدها را نسبت به گذشته افزایش دهد یا خیر؟

 

پیش از دهه 1990 میلادی، چنین مصور میشد که دولت خوب باید از طریق بوروکراسی، تهیه کننده مستقیم و بی واسطه کالاها و خدمات باشد، اما در آغاز دهه 91 ، الگوی مدیریت دولتی نوین در پاسخ به نارسایی های اداره امور دولتی سنتی و مدل کلاسیک ، در بخش دولتی ظهور کرد و در اکثر کشورهای پیشرفته الگوی مسلط شد .در این دوران، حملات تقریباً شدیدی به اندازه و قابلیت بخش دولتی انجام گرفت. نظریه پردازان ادعا کردند که کوچک شدن دولت، موجب افزایش رفاه کلی از طریق رشد کارآیی اقتصادی می شود . در دهه های پایانی قرن بیستم، خصوصی سازی و کاهش دامنه فعالیت های دولت، به شبه پارادایم غالب و مد رایج تبدیل شد.

مشتری گرایی، انعطاف پذیری، مشارکت جو بودن و سپردن کارها به مردم، افزایش مسئولیت مدیریت و نیل به اهداف از جمله ویژگی های مدیریت دولتی نوین به شمار می آید. مدیریت دولتی نوین،شامل مولفه هایی همچون خصوصی سازی، کاهش اندازه دولت، به پیمانکار


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-بهره وری نیروی انسانی- در 500 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت- نورگیری در معماری سنتی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت- نورگیری در معماری سنتی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- نورگیری در معماری سنتی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت- نورگیری در معماری سنتی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

نور در معماری سنتی و مدرن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

زیبایی که به چشم می‏آید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک‏ می‏گردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است‏ دیده می‏شود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث‏ می‏شود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شی‏ء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می‏تواند در مباحث‏ زیبایی‏شناسی و هنر جایگاه ویژه‏ای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که می‏توان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره‏گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می‏دهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین‏کنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح‏ می‏باشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل‏ روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران‏ نمونه‏هایی بسیار بدیع و منحصربه‏فرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها می‏توان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم‏ می‏توانیم با این نمونه‏ها آشنا شویم.

نور در معماری سنتی ایران

نور جدا از نقشی که در جهت روشنایی‏بخشیدن به داخل‏ ساختمان به عهده دارد در ارتباط با تزئینات معماری اسلامی نیز حائز اهمیت است.چون تزئین در معماری ایران در تمام ادوار صرف‏نظر از دقت و ظرفت آن،نمودار روشنی و شادی نیز می‏باشد.هنرمند اسلامی در تزئینات بنا از عناصری استفاده‏ می‏کند تا بتواند به هدف نورپردازی خود جامه عمل بپوشاند،از جمله استفاده از مقرنس که گونه‏ای جلب و پخش نور به درجات‏ دقیق و باریک است.

حتی استفاده از رنگهای ویژه در امر روشنایی بنا مؤثر است‏ و با توازن و هماهنگی رنگهاست که به نقش و جایگاه آن در روشنایی و شفافیت بنا پی می‏بریم.بعضی از نویسندگان با بررسی منشاء و نقش نور در معماری اسلامی،نور را نمادی‏ عرفانی می‏دانند و معتقدند معمار مسلمان می‏کوشد هرماده‏ای را که به کار می‏گیرد و شکل می‏دهد،لرزش و ارتعاش نور در آن اثر بگذارد.به علاوه نور دیگر عوامل تزئینی را نیز بهتر می‏نمایاند و به طرحها حیات و جان می‏بخشد.فاکتورهای معماری در بناهای‏ اسلامی شکل یافته با بازی نور و سایه،انعکاس و انکسار در آنها بوجود می‏آید.از جمله استفاده از کف و دیوارهای صیقلی‏ برای جذب و بازتاب نور،استفاده از مقرنس برای گرفتن، شکستن‏و پخش نور،گنبدهایی که بر حسب ساعات مختلف روز و شدت و ضعف نورچرخان به نظر می‏آیند،سردردهایی که نور خورشید از تزئینات گچی آنها می‏گذرد و به آنها شکل می‏دهد، حتی آینه‏ها و کاشیهای درخشان و براق،چوبهای مذهّب و مرمرهای صیقلی که همگی می‏درخشند.

نور و روشنایی

مقدار نور مورد احتیاج ما در فضاهای مختلف تفاوت می‏کند و بستگی به نوع استفاده از فضا و کارکرد آن دارد.بعضی از فضاها احتمالا در روز و یا فقط در شب مورد استفاده قرار می‏گیرند،لذا می‏بایست این مسائل را در موقع انتخاب نور برای‏ فضای مورد نظر مورد توجه قرار داد،مقدار تابش نور خورشید را می‏توان توسط پرده،نوع شیشه و بزرگی و کوچکی پنجره‏ تنظیم کرد.ساعات تابش نور خورشید در روز،معین است و تغییری در ساعات تابش و جهت آن نمی‏توان داد،ولی نور مصنوعی را می‏توان به طور دلخواه در جهت‏های مختلفی تنظیم‏ کرد که در ساعات مختلف قابل استفاده باشد.

نور طبیعی در روز مهمترین منبع روشنایی بشمار می‏رود. زاویه تابش و تراکم نور خورشید بنا به حرکت وضعی و گردش‏ انتقالی زمین در نوسان است.نور طبیعی گرچه حاصل درخشش‏ آفتاب است،اما در حقیقت از سه منبع مختلف به فضای داخلی‏ رخنه می‏کند.خورشید،آسمان و زمین،اشعهء مستقیم خورشید بنا به ساعت،روز،زمان،سال و موقعیت پنجره‏ها و روزها ممکن‏ است برای مدتی کوتاه به درون ساختمان نفوذ کند.شواهد عینی‏ مبنی بر حضور آفتاب،یکی از ضروریتهای زیستی است تا آنجا که نور خورشید فعالیتهای معمول را مختل نکند حضور آن در ساختمان با استقبال مواجه می‏گردد.حرکت انتقالی زمین، اختلالهای شدید نوری بوجود می‏آورد که میزان آنرا می‏توان با انواع سایه‏بانها یا پرده تنظیم نمود.ابعاد و موقعیت نورگیرها با توجه به عملکرد فضای داخلی مشخص می‏شود.یک محل‏ مسکونی ممکن است دارای پنجره‏های بلند،کوتاه،عریض و یا نورگیرهای سقفی باشد.چنین تنوعی در موقعیت و اندازه‏ پنجره‏ها به خاطر گریز از یکنواختی ایجاد نمی‏شود بلکه برای‏ تولید سایه‏روشنهای مناسب به منظور جلوه دادن به بافت،رنگ‏ و شکل بوجود می‏آیند.

نور مصنوعی:هدایت و تنظیم نور مصنوعی توسط عواملی‏ موسوم به عوامل نوری صورت می‏پذیرد این عوامل که مشتمل‏ بر انواع چراغها و سیستمهای روشنایی هستند که ابزار اصلی‏ نورپردازی را تشکیل می‏دهند.

تاریخچه بهره‏گیری از نور طبیعی

دانستن روند بهره‏گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل‏گیری مصالح و یا شکلهای مختلف زیربنایی ساختمان جهت‏ طراحی بسیار لازم می‏باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع‏ داریم سدهء سوم هزاره چهارم ق.م می‏باشد که در آن زمان جهت‏ کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره‏های خارجی‏ استفاده می‏کردند.در شهر سوخته از هزاره‏های سوم و دوم ق.م‏ از روی آثار خانه‏هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می‏توان استنباط کرد که هراطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده‏اند،در دوره عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه‏ای از پنجره‏های شیشه‏ای بدست آمده که‏ شامل لوله‏هایی از خمیر شیشه می‏باشد که در کنار هم و در داخل‏ یک قاب جای می‏گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.از جمله کهنترین مدارک و نمونه‏های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه‏های مادی در آثار دور شاروکین یافت.از روی نقش‏برجسته آشوری می‏توان‏ روزنه‏هایی را که بر روی برجها ساخته شده‏اند تشخیص داد.

در دوره هخامنشی در تخت‏جمشید وضع درها به خوبی‏ روشن و پاشنه گرد آنهاه اغلب به جای مانده است همچنین در این‏ کاخها بالای درها و حتی بامها،روزنها و جامخانه‏هایی داشته‏ وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آنها را چگونه چند جفت در که‏ اغلب بسته بوده روشن می‏کرده است؟

در اصل از خصوصیات سبک پارسی،تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمانهاست.در این دوره از اصل اختلاف سطح،جهت جذب نور بداخل استفاده می‏شد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفگانگ معلوم شده که انحراف‏ زوایای بناهای تخت‏جمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که‏ بوسیله ایجاد سایه‏روشنهای گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه‏ می‏داده مکانهای مورد نیاز برای زیستن را بصورتی بسازد که‏ در فصول مختلف سال هرخانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید.از نورگیری یبناهای اشکانی اطلاع‏ چندانی در دست نیست ولی سرپرسی سالیکس در مورد کاخ‏ هاترا می‏گوید:تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی‏ بوده‏اند.ارتفاع آنها مختلف و نیز روشنایی آنها از دهنه و هلالهایی بوده که به سمت مشرق باز می‏شدند.از روی تصویر بازسازی شده که نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان‏ می‏دهد این احتمال را ممکن می‏سازد که اشکانیان از این روش‏ برای نورگیری بنا استفاده می‏کردند.ساسانیان تمایل به نشان‏ دادن تضاد بین سایه و روشنایی داشته‏اند و این امر در تمام‏ بناهای آنها مشهود است.نوک گنبدهای بناهای چهارطاقی آنها بصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج

داشته‏اند.ایوان کرخه در خوزستان،طرز نور گرفتن از طاق را برای اولین بار نشان می‏دهد،البته در بناهایی که طاق ضربی‏ داشتند معمولا تامین نور از آن قسمتهایی بوده که سقف مسطح‏ داشته‏اند.

روش استفاده از طاق گهواره‏ای که از انواع طاقسازیهای‏ عصر ساسانی است به معمار اجازه می‏داد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تامین کند.

طریقه نورگیزی یاز جامخانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدتهای بسیار بعنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای این‏ معماری می‏شود می‏بینیم که در روی گنبد روزنه‏هایی با حفره‏ هایی تعبیه می‏کردند که احتمالا برای پوشش آنها از شیشه‏ استفاده می‏کردند،تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمّال جهت‏ تحمل بار گنبد استفاده می‏کردند تنها از روزن وسط گنبد یا از روزنه‏های تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده‏ می‏کردند.

اما پس از آنکه باز سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.

عناصر نورگیری در معماری سنتی

این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می‏گیرند،گروه اول به عنوان کنترل‏کننده‏های نور مانند انواع‏ سایه‏بانها و دسته دوم نورگیرها.

گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده‏ دارند و به دو دسته تقسیم می‏شوند:دسته اول آنهایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته دوم آنهایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند مثل پرده.

عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می‏شوند نامهای‏ مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از:روزن،شباک، در و پنجره مشبک،جامخانه،هورنو،ارسی،روشندان، فریزوخوون،گلجام،پالکانه،فنزر،پاجنگ و تهرانی.در مقابل‏ عناصری مانند رواق،پرده،تابش بند،سایه‏بانها،سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.علاوه بر این موارد عناصری مانند شباک‏ها،ضمن نورگیری نقش کنترل آنرا نیز به عهده دارند.

کنترل‏کننده‏های نور

رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک‏ طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون می‏دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت‏ خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‏دهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتاب‏شکن تیغه‏هایی به‏ عرض 6 الی 18 سانتی‏متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می‏ساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی می‏کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه می‏گفتند و توسط آن ورود آفتاب به‏ درون فضا را کنترل می‏کردند.

سایه‏بانها:ایجاد سایه بر روی پنجره‏ها از تابش مستقیم آفتاب‏ به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده‏ ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه‏ای‏ کاهش می‏یابد.سایه‏بانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل‏ کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی‏ داشته باشند.کارایی سایه‏بانها متفاوت بوده و به رنگ و محل‏ نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایه‏بانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایه‏بانهای طبیعی مثل درختان تقسیم می‏شوند.

سرادق:سایه‏بان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می‏شد و بدین‏ترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا می‏شد.

ساباط:کوچه‏ای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم‏ سردسیری به چشم می‏خورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه‏ ساباط می‏گذاشتند.

پرده:استفاده از پرده‏های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می‏شد.این پرده‏ها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک‏لا و دولا استفاده می‏شدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجره‏ها وارسی‏ها نصب می‏شد.بالا کشیدن این پرده‏ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آن‏ها را یکنواخت‏ جمع کرده است چون این پرده‏ها معمولا ضخیم و سنگین بوده

و غیر از این نمی‏شد آنها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان‏ و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می‏کرده که‏ ساختمان علاوه بر دو پنجره،پرده‏ای یا شباکی برای حفاظت‏ درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجره‏های‏ چوبی یا گچی و پرده محفوظ می‏شد و بیرون آنرا با شبکه‏های‏ سفالی یا کاشی می‏پوشاندند،این شبکه‏ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف‏تری از لابه‏لای آن ایجاد می‏شود.انحراف پرتوهای‏ نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می‏کرد.ضمنا علی‏رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت‏ بود از بیرون هیچ‏گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره‏های مشبک

پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون‏ بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته‏ شود.پنجره‏های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می‏کند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‏گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می‏شود.طرحهایی که در ساختن پنجره‏های مشبک به کار برده می‏شود اغلب به گونه‏ای است که نور داخل اتاق را تنظیم‏ می‏کند.پنجره‏های مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل می‏کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل‏ اتاق عبور می‏دهند.گاهی برای در و پنجره‏های مشبک شیشه نیز به کار برده می‏شود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته‏ می‏شود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین‏ در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز می‏شد.

روزن

روزن و پنجره را نمی‏توان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را می‏توان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی‏ در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای‏ فضاهای بسته به کار می‏رفته است.به عبارت دیگر روزن به‏ سوراخهایی اطلاق می‏گیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه‏ می‏شده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته‏ می‏شده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت‏ مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه‏ای دیگر نور کافی برای هشتی تامین می‏شد،در بالای در ورودی روزن قرار می‏دادند.

ارسی

ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا می‏رود و در محفظه‏ای که در نظر گرفته شده جای می‏گیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای‏ سردسیری دیده می‏شود.نقش شبکه‏ای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.

جامخانه

در کلاله گنبدها و کلمبه‏های گرمابه‏ها و غلامخانهء رباطها و رسته‏ها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه‏ سفالین به صورت قبه یا کپهء برجسته‏ای درآمده‏اند.در این‏ قسمت حلقه‏های سفالین را در کنار هم چیده‏اند و در زمستانها جامهای گرد شیشه‏ای مانند ته قرابه در میان حلقه‏ها کار می‏گذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمی‏دارند،امروزه هم‏ برای روشنایی سرپوشیده‏هایی که به مناسبت فصل باید گاهی‏ سرد و گاهی گرم باشد مناسب‏ترین وسیله است و بر فراز بام‏ گرمابه‏ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو

به نورگیر بالای سقف گفته می‏شود.چون در نزدیکیهای تیزهء گنبد امکان اجرا به صورت بقیهء قسمتها میسر نیست.لذا در نزدیکیهای تیزه،سوراخ را پر نمی‏کنند تا در بالای طاق کار نور رسانی را انجام دهد.مثلا در پوشش بازارها اکثرا سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد.

روشندان

در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل‏ بازارها و سایر بناهای عمومی،معماران در قسمت«خورشیدی‏ کاربندی»روزنهایی ایجاد کرده‏اند که عبور نور مناسب و تهویه‏ را به بهترین وجه میسر می‏ساخته است و به آن روشندان‏ می‏گویند.روشندانها معمولا به شکل یک کلاه‏فرنگی بوده و عمود سنندج،خانه آصف وزیری،دوره قاجاریه ارسی با شبکه‏ها شیشه‏ای

بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته می‏شوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده،بعضی از آنها زمینه چندضلعی دارد،مثل‏ روشندان حوضخانه کاخ هشت‏بهشت اصفهان.

فریز و خوون در ساختمان:

خوون یک نقش تزئینی است که با تکه‏های آجر تراشیده و موازییک آنرا پدید آورده‏اند،آن‏گاه روی آنرا با خاک و سریشم و رنگهایی که در آب حل کرده‏اند به رنگهای گوناگون رنگرزی‏ می‏کنند و در پیشانی ساختمان،میانه ستونها و«فریز در»چیده‏ می‏شود.برای ورود روشنایی و هوا به اتاقها لوحه‏های گچین را سوراخ کرده و نقشهایی پدید آورده و آن لوحه‏ها را در بالای‏ درها و پنجره‏ها می‏نشانیدند.

گلجام

شیشه‏های کوچک و رنگینی که در داخل گچ کار می‏گذاشتند و آن‏ را در بالاترین قسمت اطاق تعبیه می‏کردند تا نور رسانی به داخل‏ بنا را تامین کند.به شبکه گچی و آلات شیشه‏ای که در بالای در استفاده می‏شد،نیز گلجام می‏گویند.

پالکانه

به پنجره‏های پیش‏آمده در ایوان یا بالکنی که طرارفش پنجره‏ باشد پالکانه می‏گفتند.بعضی از پالکانه‏ها به صورت پنجره‏های‏ بیرون زده از نمای اصلی ساخته شده و با شیشه‏های کوچک‏ تزئین شده‏اند.

پاچنگ

پنجره یا روزنی که پای آن بسته است و به زمین نمی‏رسد.

پاچلاقی

ترکیبی از در و پنجره که قسمت در آن تا پایین باز می‏شود و بقیهء آن به صورت پنجره باقی می‏ماند.

باجه

نوعی پنجره است.

تهرانی

تالار رو به آفتاب که ارسی داشته باشد.

سنگ مرمر

استفاده از این‏گونه سنگ برای نورگیری در بنا و شبستانهای‏ زیرزمینی به علت فقدان نور صورت می‏گرفت و قسمتی از سنگ‏ فرش حیاط از سنگ مرمر بود تا نور وارد شبستان در زیرزمین‏ شود.

کاربندی و مقرنس

در فضاهایی که نورگیری و در نتیجه روشنایی فضا از طریق‏ سقف انجام می‏شود.نور به طور مستقیم وارد فضا شده و فقط بخشی از آن را روشن می‏نماید.کاربندی و مقرنس به غیر از زیبایی برای بهره‏گیری هرچه بیشتر از نور خورشید نیز استفاده‏ می‏شود.بدین‏ترتیب که موجب می‏شود در جهات مختلف از مسیر خود منحرف شده و آن را به صورت پخش شده به داخل‏ راه می‏دهد،در این صورت در داخل بنا روشنایی یکنواخت و غیر متمرکزی خواهیم داشت.که حجم بیشتری را در بر می‏گیرد.

نقش هشتی در نور رسانی به بنا.

بعد از ورود به ساختمان به علت شدید بودن نور در بیرون‏ می‏بایست نور شکسته شود،تا داخل ساختمان حالت نامطلوبی‏ از نظر وارد شوند نداشته باشد.یکی از عوامل مهم معماری در تقسیم و شکست شدت نور،هشتیهای ورودی ه


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- نورگیری در معماری سنتی- در 50 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت- اصول روانشناسی اجتماعی- در 45 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت- اصول روانشناسی اجتماعی- در 45 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- اصول روانشناسی اجتماعی- در 45 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-اصول روانشناسی اجتماعی- در 45 اسلاید-powerpoin-ppt

 

روانشناسی اجتماعی از جمله رشته‌های میان رشته‌ای بوده که در دوران کنونی وارد مباحث سیاسی ـ اجتماعی شده‌است؛ و به بررسی و تحقیق در رفتار سیاست مداران نیز نسبت داده می‌شود؛ و یک نوع از سیاست شناسی می‌باشد. روانشاسی اجتماعی را می‌توان به طور کل اینگونه تعریف کرد: شناخت و دانش اصول سیاست و تحقیق و جستجوی آنها (تقریباً شبیه به اقتصاد سیاسی). روانشناسی سیاسی شکلی از سیاست است که به رفتارها و اخلاقیات و روان سیاست مربوط است و می‌توان گفت که به شناخت باورهای سیاسی مربوط است. این نوع روانشناسی را هم می‌توان در رشتهٔ روانشناسی زیر شاخه کرد و هم در شناخت سیاست.[نیازمند منبع]

 

روانشناسی سیاسی دانشی میان رشته‌ای شناخته می‌شود که به بررسی رفتار انسان در عرصه سیاست و عملکردهای سیاسی می‌پردازد. در واقع روانشناسی سیاسی به چرایی رفتارها در مناسبات و تصمیمات سیاسی پراخته و عمل انجام شده را توصیف و علت یابی می‌کند. از این روی است که در آن از مفاهیمی چون جامعه پذیری سیاسی یاد می‌شود.[

 


بحث روانشناسی از اوایل قرن بیستم تا کنون و با شروع شناخت و بحث در مورد ضمیر خودآگاه و نا خودآگاه از طرف زیگمنود فروید در زندگی روزمره بخصوص در چنده ده اخیر نقش بسزایی پیداکرده است .
روانشناسی کلمه ای  است که ریشه آن به زبان یونانی)  ( pyschoبرمیگردد و به معنی شناخت روح و روان میباشد. تاریخ شناخت آن به زمان های بسیار قدیم برمیگردد یعنی به زمان  اساطیر یونان و علم الاشیا و هنر شناسی که با فیلسوفانی نظیر افلاطون وارسطو تاریخ تمدن و روان شناسی نقطه اغاز خود را یافت. امروزه روانشناسی  کلیه امور زندگی را مورد بررسی وتعلیل قرار میدهد.

 



روانشناسی بعنوان یک رشته (تحصیلی ) مستقل از سال 1875 تاسیس گردید. هدف آن شناخت و درک از این موضوع میباشد که انسان چگونه زندگی خود را در چهار چوب روابط اجتماعی و در اجتماع تجربه کرده و سازمان دهی میکند. رشته  روانشناسی از مجموعه روشهای علمی  علوم انسانی و طبیعی تحقق پیدا میکند. به عبارتی روانشناسی وظیفه خود میداند آگاهی و دانش عملی جهت روند  بهبود روش زندگی فردی و اجتماعی  در انسان ، گروه های اجتماعی، نهادها و سازمان ها و سیاست را تکامل و ارائه دهد
روانشناسی رابطی برای انسانها میباشد که بتوانند:  ( مراجعه به سایت

 

bdp-verband.org)
1-
همدیگر را بهتر درک کرده و ارتباط سالم با هم برقرارکنند
2-
زندگی موثر و با انگیزه ایجاد کنند
3-
سالم وبا طراوت زندگی کرده واز استرس های مضرپرهیز کنند.
4-
توانایی های فردی خود را در زندگی فردی وشغلی بهتر پرورش دهند.
5- 
بر ترس چیره و تجربه های بد زندگی(مانند مرگ ونظایرآن) را پذیرا شده واز آنها صدمه نبینند.
6-
به زندگی روزمره مسلط شوند .

ادغام روانشناسی با سایررشته ها و کمک گرفتن از این رشته برای آنها امری اجتناب نا پذیر گردیده است و اغلب بحث از روانشناسی جامعه ، روانشناسی  سیاسی، روانشناسی اقتصادی، روانشناسی بازاریابی،  روانشناسی ورزش و ....  میباشد.
شاید یک شنونده در وحله اول از خود بپرسد ، روانشناسی چه ارتباطی با ورزش ، سیاست ، اقتصاد ویا سایر موارد (رشته ها) دارد. این مقاله به این موضوع پرداخته و سعی بر این دارد رابطه روانشناسی بر جامعه و سایر رشته ها الالخصوص به تعریف و بررسی روانشناسی سیاسی بپردازد.
روانشناسی سیاسی از طرفی  ارتباط بین قدرت و حکومت و از طرف دیگر ارتباط ا شخاص  با احساسات وتصوراتشان  از ملل دیگر، گروه ها وموضوعات مختلف دیگر را در رابطه با سیاست و جامعه  بررسی وتحلیل میکند. یعنی تحلیل و بررسی  سوژه هایی مانند ملی گرایی ، تنفر، جنگ طلبی ، بررسی و دلایل  خشونت گرایی بیشتر مردها نسبت به زنان و یا دلایل حمایت ویا ضدییت با یک سیستم ویا سیاست  و سایر تم های سیاسی از مواردی هستند که مورد توجه روانشناسی سیاسی  میباشد
امروزه در اکثر کشورهای غربی مشاوران زیادی در کنار سیاستمداران و مقامات علی رتبه کشورها(رئیس جمهور، نخست وزیر ، سناتورها و  وزرا) مشغول به فعالیت میباشند، که یکی از آن مشاوران  روانشناسان سیاسی  میباشند.
نقش و مسئولیت مشاوران برقرار کردن پلی بین سیاستمداران و رای دهندگان و در نهایت توجیح سیاست گذاری و عملکرد مسئولین میباشد. بعنوان مثال
الفدر انتخابات با چه موضوعاتی رای مردم را برای خود جلب کنند و آنها را به پای صندوق های رای بیاورند.
ب : طراحی پلاکارتها و تمهای  انتخاباتی – 
ج:  سیاستها و رفورمهای  دولت را در مواردی نظیر سلامتی،  بیکاری ویا

 

بازنشستگی ویا اضافه کردن ویا تحلیل دادن قیمتها و سایر موارد برای مردم و رای دهندکان توجیح  و یا به عبارتی به آنها تحمیل کنند اینها و موارد دیگر مانند تشریح و تحلیل و نقل موارد اجتماعی سیاسی مانند نژادپرستی وضدیت با خارجیها، دلایل شرکت ویا تحریم انتخابات ، خشونت و خلافهای اجتماعی و دلایل بیکاری و تحلیل بازار بورس و سهام و موارد مشابه از وظایف مشاوران ازجمله مشاوران سیاسی میباشد.
در واقع روانشناسی سیاسی وسیله ای است که میخواهد کمک کننده در حل مسائل سیاسی جامعه و پلی بین مردم و سیاست گذاران باشد.

البته سوالی  مطرح میگردد که روانشناسی  سیاسی تا چه حد از عهده این مسئولیت بزرگ بر می آید و کجا از آن سواستفاده میگردد و به نظر میرسد در موارد زیادی این رشته به ابزار حکومتی برای  تو جیح سیاست های غیر منطقی  دولتمردان درجهان غرب، بخصوص کشورگشایهای سالهای اخیر امریکا،   تبدیل گردیده است .  بله اشغال افغانستان  ویا  لشگرکشی امریکا به عراق به بهانه جریان 11 سپتامبر وبهانه  بمب های اتمی عراق و ارتباط آن با ترویسم جهت توجیح کردن مردم امریکا  و جهانیان بود. در واقع پشت پرده  پنهان کردن مسائل اجتماع امریکا و مسائل اقتصادی مطرح بود که به کمک  روانشناسان سیاسی دلایل واحی برای این سسیاست خشن اکریکا مطرح گردید. در اینجا از احساسات ناخوداگاه انسان مانند ترس و اضطراب سو استفاده شده و آنرا بهانه ای برای درست جلوه دادن سیاست خشونگرا دولت بوش  قرار دادند.

در ارتباط به همین موضوع یک گروه از محققان آلمانی در مقاله ایی با عنوان عواقب 11 سپتامبر  بررسیی کرده اند که به نقل آن میپردازم  .  

در بحث عواقب 11 سپتامبر بیشتر به  ُبعد از دید کارشناسان اقتصادی برخورد شد. یعنی تاثیر آن برصنعت توریسم، بر شرکت های هواپیمایی، برهتل ها و مهمانسراها که ضررهای زیادی را دیدند: بطوری که بعضی از شرکتهای هواپیمایی ورشکسته وتعطیل گردیدند، مانند سویس ایر. سایر شرکت ها تا 20% تحلیل رفتند. پیش رزرو هتل ها در شهرهای بزرگ تا مدتی  دیگر انجام  نمیگرفت ورستورانها بیکارماندند که همه اینها بر اقتصاد کشوری های غربی صدمه زیادی وارد کرد از جمله بیکاری بیشتر. کارشناسان روانشناس سیاسی آلمانی به بعد فرهنگی و بین فرهنگی ملل محتلف اشاره کرده و معتقدند که کمتر شدن سفرهای بین مردم کشور های مختلف باعث دوری گذیری و عدم شناخت از همدیگر و در نتیجه عدم تفاهم بین الملل میگردد. چراکه با سفرهای بین کشوری مردم قادر هستند شخصا تصویری از فرهنگ و مردم دیگر کشور ها برای خود ایجاد کنندو نظریه های کلیشه ای مانند اینکه ایا کشورهای عربی و مسلمان برای غرب خطر آفرین هستند یا خیر دیگر به این صورت مفهوم نداشته واینگونه ضدیتهاوپیش داوریها ازقبل بوجود نمی آیند. در بررسیهای به عمل آمده در این نظرسنجی دلایل کمتر سفرکردن به کشور امریکا وکشورهای عربی مورد بررسی قرامیگیرد که بر عکس فرضیه اولیه که به دلیل تروریسم و ترس از پروازکردن عامل این تحلیل است شرکت کنندکان این دلیل را رد کرده و به عوامل سیاسی به عنوان دلیل خود اشاره میکنند. از نتایج قابل توجه این نظر سنجی شاید بتوان  به این موضوع اشاره کرد که در بین مشارکت کنندگان افرادی که به کشور امریکا سفر کرده بودند نسبت به این کشور در کلیه موضوعات مورد سوال(در رابطه با  دمکراتی و تمدن) به غیر از یک مورد نظرمثبت داشتند وآن  مورد این بوده که ا ین افراد مردم امریکا را سطحی و  بی فرهنگ میدانستند.   ولی برعکس اشخاصی که به کشورهای عربی و مسلمان سفر کرده بودند به این کشورها به عنوان یک عامل خطر و تهدید نگاه میکردند. اگرچه افرادی که به این کشورها سفر نکرده بودند معتقد بودند که در این کشورها به  حقوق زنان برخورد درست نمیشود ولی درحین حال نظر داشتند که از اسلام چیزهای زیادی را میتوان یاد گرفت. در مورد اول دلیل تشابه فرهنگی میتواند عاملی باشد که نظردهندکان نظر مساعد خود را اعلام نموده و عکس آن در مورد دوم صادق است.
مسلما انتخاب مجدد بوش و نظرات اخیر وی در رابطه با صلح و جنگ یا به قول او "مخالفان امریکا" یکی دیگر از سو ژه های داغ برای روانشناسان سیاسی منتقد میباشد که مورد توجه قرار  گرفته است و از هم اکنون صدای مخالفت با سیاستهای جنگ طلبانه بوش از اروپا وامریکا و اسیا به گوش میرسد
در کنار ین اعتراضات باید به روشهای مختلف لوازم ارتباط جمعی و نقش آنها در تاثیر گذاری به  نظریات مردم اشاره کرد. تجربه نشان داده که معمولا جراید راستگرای غرب و بخصوص   فرستنده های تلویزیونی هر زمان که ابهامات واحی دول اروپایی وامریکا د ر ارتباط با اتهاماتی به کشور های دیگر مطرح گردیده سعی بر این شده که با نمایش فیلم ساخته شده در آن کشورهای غربی ویا برنامه های مشابه ارتباطی بین موضوع مورد بحث و کشور مورد اتهام قرار گرفته برقرار کرده و بدین وسیله شروع به جو سازی واماده سازی ذهن ملت امریکا برای اقدامات بعدی به عمل آید.

 

باتوجه به معادلات و مولفه‌های مدرن امروزسیاست، جایگاه و منزلت «روانشناسی» روز به روز نقش خود را آشکارتر کرده است. «روانشناسی» که در معنای لغوی با روح و روان آدمی کار دارد، مسلما به طور سیستماتیک بخش گسترده‌ای ازحوزه سیاست را فرا گرفته ونقش بی بدلیلش به وفوراهمیت پیدا کرده است. کسانی به عنوان سیاستمدار محبوب جامعه می‌شوند و با اقبال وسیع مردم روبه رو هستند که از لحاظ «روانشناسی» شخصیت اثر گذاری داشته باشند. در مرحله اول؛ سیاستمدارانی در بین مردم نفوذ قابل توجهی دارند که از لحاظ گفتاری از ادبیات ممتازی برخوردار باشند، نوع گفتارشان فصیح و بلاغت کلامشان با شیوایی همراه باشد، واژگان را در سر جای خودشان قرار دهند و لحن کلامشان تاثیرگذار است، در ارتباطتشان تعامل معناداری برقرار کنند، نوع نگرش و جهان‌بینی‌شان بر اصول روانشناسی پایه‌گذاری شده باشد. روانشناسی و سیاست لازم و ملزوم یکدیگرند، هر فردی که در حوزه سیاست فعالیت می‌کند باید از دریچه روانشناسی قضایای سیاسی را نگاه کند واز لحاظ روحی و روانی از وضعیت سالمی برخوردار باشد و از طرف دیگر فرد سیاسی باید با تیزبینی وبه صورت هوشمندانه نکات روانشناسی را تحلیل کند، فرد سیاستمدار زمانی که بر گفتار و اعمالش کنترل مناسبی داشته باشد، موفقیتش چشمگیر است. از دلایل اصلی موفقیت بعضی از چهره‌ها در مقابل ناملایمات سیاسی؛ رعایت نمودن «مولفه‌های روانشناسی» مثل کنترل خشم، مقابله به مثل نکردن، صبر توام با راه حل منطقی، غلبه براحساس و اضطراب، خوشبینی، آماده کردن روح و روانش در مقابل انتقادهای تند، فضای مثبت اندیشی بر خود و همفکرانش، امواج امید و نشاط در جامعه، دعوت به صلح و آرامش، عدم موضع‌گیری غیرمنطقی، تجربه اندوزیشان، سکوت عقلانی، تولید ایده‌ها و برنامه‌ها برای برون رفت از مشکلاتشان. از جمله مطالب بسیار مهم در حوزه روانشناسی وسیاست؛ دنبال کردن پاسخگویی به گرایش‌های سیاسی، نحوه شکل‌گیری و تغییر تفکرات سیاسی، در این زمینه «روانشناسی» به سیاستمدار فرصت می‌دهد که بهترین تصمیمات منطقی را بگیرد و در مراحل سخت و دشوار فضای سنجیده ای اتخاذ کند و با کمترین هزینه بهترین خروجی‌ها را کسب نماید، در این زمینه عملکرد بعضی از سیاستمدارن روز به روز نقش پررنگ «روانشناسی» را برای سیاست مشخص کرده است. وقتی «روانشناسی» و سیاست به طور عملیاتی و به تمام معنا در یک راستا حرکت کنند، فضای سیاسی موجب نشاط، تحرک، پویایی و حول اخلاق محوری متمرکز می‌شود، به نظر نگارنده این روانشناسی است که از یک فرد که قصد ورود به عرصه سیاست دارد، سیاستمدار توانمندی می‌سازد. به طورطبیعی سیاستمداران بر حسب کلید واژه‌های روانشناسی همچون ایده‌ها، انگیزه‌ها، باورها، مسائل پیرامون محیطی، اعمال ناخودآگاه، انگیزش‌های فردی، الگوها و سرمشق‌گیری از بزرگان، حس مسئولیت پذیری، وظیفه شناسی،عزت نفس، خود پنداره‌های قوی، اعتمادبه نفس، عدم خودشیفتگی،دوری گزیدن از تفکرات خود کامگی، توانمندساز خویش‌اند.

 

*مدرس دانشگاه

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- اصول روانشناسی اجتماعی- در 45 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-اصول معماری تزئینی- در 32 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت-اصول معماری تزئینی- در 32 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-اصول معماری تزئینی- در 32 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-اصول معماری تزئینی- در 32 اسلاید-powerpoin-ppt

 

اصول معماری تزئینی

در معماری تزئینی، هر نقش ورای ارزش صوری خود، دارای ارزشی برگرفته از فرهنگ و بیانگر عقیده و آرمان تداوم یافته مردم جامعه در نسلها بود. آرایههای معماری از سویی ذهن بیننده را به زیبایی صوری و ظاهری نقشها و نوع کاربری فضاهای بنایی که نقش و نگارها بر دیوارهای آن نشسته، فرا میخواندند و از سوی دیگر دیدگاه بیننده را به قلمرو و راز و رمزهای فرهنگی و دینی پوشیده در مفاهیم نقشها میگشودند.
فرهنگ و هنر معماری سنتی در ایران صورتی شفاهی داشته و از راه تعلیم حضوری و تقلید انتقال مییافته است. حافظان و ناقلان فرهنگ و هنر معماری گروهی هنرمند برخاسته از میان توده مردم کمسواد یا بیسواد بودند که بیرون از عرصه آموزشهای مدرسی و با بهرهگیری از تجربیات و استعداد و ذوق هنری شخصی و ایمان و اعتقاد دینی استوار خود، مجموعه آثاری درخشان و پایدار در تاریخ فرهنگ معماری ایران اسلامی پدید آوردند.
این گروه معماران هنرمند در نقشپردازی و آذینبندی بناها، هم در جنبه زیباشناختی نقشها و هم به جنبه فرهنگی آنها نظر داشتند و در کار هنری خود سلیقه شخصی و الهاماتی را که مخالف با روند عمومی باورهای فرهنگی مردم بود، دخالت نمیدادند و به پاس و حرمت پیشگامان معماری و سنتهای فرهنگی، کارهای پیشینیان را تقلید میکردند و حتی المقدور از حوزه کار و اندیشه آنان پا فراتر نمیگذاشتند. «این شکیبایی و انکار نقش در همکاری با نسلهای پیش، همواره یکی از منابع نیرو و اصالت هنر ایران در بهتری ادوار بوده است.»
به گفته یکی از مردمشناسان، این آرایهها یک نظام نمادی «باز» آشکار را در برابر یک نظام نمادی «پوشیده» و پنهان قرار میدادند. با دریافت مفاهیم نمادی نقش و نگارها در معماری تزئینی و ریشهیابی آنها میتوان به شناخت ذهن و اندیشه معماران و در نتیجه به فرهنگ مردم و جهانبینی و آرمانهای آنان دست یافت.

منبع الهام معماران
معماران سنتی ایران در خلق آثار هنری و ساخت و پرداخت نقشهای آذینی، به طور کلی از دو منبع بزرگ و فیاض طبیعت و فرهنگ الهام میگرفتند. با آن که طبیعت نقش و پایگاه برجستهای در الهامبخشی و صورتبندی شکلها در ذهن معماران داشت، اما نقطه نظر معماران در استفاده از پدیدههای طبیعت، نمایش مطلق نمودهای طبیعی نبود، بلکه در بیشتر موارد، شکلهای طبیعی زیستبومی وسیله و زبان هنرمند در القای مفاهیم و اندیشههای فرهنگی _ دینی و آرمانهای جمعی مردم بود.
در تاریخ معماری ایران، به عقیده آرتور پوپ، سه عامل در خلق آثار هنری بسیار مهم و موثر بودهاند: نخست، فرهنگ و فرهنگهایی که ایران در دوره حیات تاریخی با آنها تماس داشته؛ دوم، دین و مذهب و طریقتهای عرفانی؛ و سوم سنتها که با گذر زمان برهم انباشته و متراکم شده و هر نسل تجربهها و سلیقههای نسلهای پیشین را از راه تقلید حفظ کرده و در ایجاد هنر به کار برده است. در واقع، انگیزه اصلی معماران سنتی ایران در نقشپردازی و تزیین بناها، به خصوص بناهای مذهبی، بیان مفاهیم فرهنگی و باورهای دینی مردم جامعه همراه با برداشتهای هنرمندانه خود بود. از این رو، این گروه هنرمند از نقشها و شکلها همچون نمادهای تصویری استفاده میکردند و با آنها آرمانهای جمعی و جهانبینی دینی مردم را تخلید و تبلیغ میکردند. رسالت آنان در این کوشش، از سویی تقرب به درگاه الهی و به دست آوردن رضای خاطر خدا، از سوی دیگر حفظ و انتقال مظاهر علوی و عناصر معنوی _ قدسی فرهنگ از طریق ارایه این شکلها به نسلهای آینده بود.

شیوه کاربرد الهامات
معماران در به کارگیری الهامات خود و تجسم آنها به شکلهای نمادین، از دو شیوه واقعگرایانه و آرمانگرایانه در معماری بناها استفاده میکردند.
در شیوه واقعگرایانه، نگاه معمار مطلقا به ظرایف و زیباییهای طبیعی شکلها و حجمها در طبیعت زیست _ بومی بود و معمار از این شکلها و حجمها عینا در ساخت و ایجاد نقشها تقلید میکرد. نقشها را به دو صورت، یکی به صورت واقعی آنها در طبیعت و یکی دیگر به صورت انتزاعی، استلیزه به کار میگرفت. در ارایه صورت های انتزاعی، معمار خود را از بند تقید طبیعت آزاد و رها میکرد و با درهم ریختن شکلهای واقعی و استحاله آنها، نقشهایی خاص پدید میآورد. نقشهای اسلیمی گیاهی و نقشهایی مانند «پابزی» و «دمکلاغی»، از نمونههای نقشهای انتزاعی هستند.
در شیوه آرمانگرایانه، در حالی که معمار از شکلها و حجمهای واقعی در طبیعت، در نقشپردازی استفاده میکرد، لیکن نگاهش به معانی و مفاهیم شکلهای طبیعی در فرهنگ و راز و رمزهای پوشیده و پنهان آنها در ذهن جامعه بود. در این شیوه آذینبندی، معمار میکوشید تا با حفظ جنبههای زیباشناختی پدیدههای طبیعی، ارزش و نقش نمادین و آرمانی آنها را در جامعه ملحوظ بدارد.

آذینبندی گیاهی
تزئین معماری بناها با نقش درخت و گل و بوته به یک عقیده بسیار کهن درباره قداست رستنیها و گیاهان در زندگی انسان ارتباط دارد. درخت در پنداشت مردم جامعههای قدیم مظهر حیات، باروری و قدرت بوده و برخی از آنها نقش مهم و برجستهای در آئینها و مناسک مذهبی مردم داشته است. الیاده معتقد است که درخت «همواره به خاطر آن چه به وساطت آن مکشوف میشده و برای معنایی که درخت متضمن آن بوده و بر آن دلالت میکرده، مسجود و معبود بوده است.»
بسیاری از بناهای مقدس اسلامی با نقش درخت و گیاه و گل و بوته تزئین شدهاند. درخت تاک یک نمونه از آرایهبندی بناهای مقدس با نقش گیاهی است. تاک در مشرق زمین «گیاه زندگی»، تصور میشده و نماد «کیهان» بوده است. نقش اسلیمی درخت تاک با شاخه و برگ و خوشههای انگور در درون طاق بزرگ محراب مسجد جامع نائین و نقش درخت تاک بر فرورفتگی دیوار محراب مسجد جامع قیروان در تونس که آن را با زر بر زمینهای سیاه پرداختهاند، نمونههایی از آذینبندی گیاهی به شمار میروند. نقش تاک در محراب قیروان را «مظهر خرد»، و «درخت دنیا» دانسته است.
نمونهای دیگر از آذین بندی گیاهی با هدف آرمانگرایانه، بهرهگیری از گیاه پیچک و انداختن نقش آن معمولا بر سردر فضاهای ورودی خانههاست. معماران در انداختن نقش پیچک بر سردر ورودی، جدا از جنبه زیباشناختی این گیاه، به نیروی جاودانه و جنبه قدسیانه آن در فرهنگ عامه نیز نظر داشتهاند. گیاه پیچک در فرهنگ مردم همچون حرز و تعویذی برای دور کردن ارواح خبیث و شریر به کار میرفت. نقش تزئینی پیچک بر سردر خانهها، ساکنان را از چشم بد و آفت و بلا محفوظ میداشت.

کتیبه بندی آذینی
آذینبندی سردر فضاهای ورودی، دیوارها، درها، گنبدها و محرابها در مساجد، زیارتگاهها، آرامگاهها، آبانبارها، سقاخانهها، کاروانسراها و... با کتیبه و به قصد تبرک و تیمن و تقدس؛ از زمانهای قدیم مرسوم بوده است. برای تزئین کتابهها از آیات قرآنی، احادیث نبوی، ادعیه و اشعار غالبا مذهبی استفاده میکردند. کتابهها را معمولا با خط تزئینی ثلث که دور و تموج و زیبایی ویژه تزئینی دارد، مینوشتند و با نقش و نگارهایی بر زمینه گچ، چوب، کاشی و سنگ میانداختند.


شمایلپردازی
یکی دیگر از شیوههای نقشپردازی آرمانگرایانه در معماری سنتی ایران، شمایلنگاری روی دیوارهای برخی از بناها بوده است. هنر شمایلنگاری روی دیوار از زمانهای بسیار کهن در میان معماران تزئینی این سرزمین رواج داشته است. در دوره پیش از اسلام به خصوص دوره ساسانی، هنرمندان بسیاری بودند که دیوار ایوانها و تالارها و تنه ستونها را با چهرههایی از قهرمانان اسطورهای و حماسی و صحنههایی از داستانها و افسانهها نقش و نگارین میکردهاند.
در دوره اسلامی نیز نقشینه کردن دیوار بناها با شمایل و با مضامین حماسی _ ملی و حماسی _ مذهبی رواج داشته است. منبع الهام نقاشان تزئینی بناها در شمایل پردازیهای حماسی _ ملی، شاهنامه و چهره و پیکره قهرمانان و واقعههای حماسی آن، مانند جنگ رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، رستم و اشکبوس و رستم و دیو سپید بود. این هنرمندان معمولا سردر ورودی و دیوارهای سربینه حمامها، سردر کاروانسراها، دروازهها، سراها، قیصریهها، ورودی بازارچهها، سردر زورخانهها، دیوارهای درون قهوهخانهها و ایوانها و سقفهای خانههای اعیان را متناسب با کاربریهای اجتماعی _ فرهنگی هر یک از فضاهای این بناها، با صورتها و پیکرههای پهلوانان و صحنههای رزمی و بزمی نقاشی میکردند و میآراستند.
معماری بناهای شمایل نشان، انگارههایی از واقعیتهای تاریخی _ دینی و داستانهای اسطورهای _حماسی فرهنگ ایرانزمین را در پیشگاه و نظر بینندگان نسلها در توالی زمان مجسم میسازد. بنا بر نظر کیپنبرگ شمایلنگاری توصیفی از چگونگی قرائت تصاویر موجود در فرهنگها به کمک خود تصاویر است. شمایل نگاری ما را قادر میسازد که بر این اساس، وجوه کشف ناشده روح ملی و جهانبینی را بازسازی کنیم.
به جز آذینهای گیاهی و کتابهای و شمایلی، آذینهای دیگری نیز در معماری سنتی ایران به کار رفتهاند، که نشانگر آرمانهای فرهنگی _دینی مردم جامعه مسلمان ایران هستند. برای مثال معماران تزئینی برای جلوهگر ساختن هستی خداوند و نشان دادن مظهری از او در بناهای مقدس، از شیوههای گوناگون نقشپردازی در هنر معماری تزئینی بهره میجستند.
همچنین در فرهنگ اسلامی، گنبد را مظهر آسمان و پایههای گنبد را مظهر زمین میپندارند. بورکهارت از گنبد و پایه چهارگوش نگهدارنده آن و مقرنسهای میان گنبد و پایهها، توجیهی بدیع و زیبا دارد. میگوید:«آسمان با حرکتهای مدور بیشمار و زمین با جهات چهارگانه همانند است. بنابراین، مقرنسها با شکل کندو وارشان گنبد را که نمادی است از آسمان، به پایهها که نمادی است از زمین، میپیوندد و حرکت آسمانی را در نظام خاکی منعکس میکند. همو ثبات و بیتحرکی کعب گنبد را در معماری جایگاههای مقدس، مظهر و نماد کمال و یا حالت ثبات و بیزمانی جهان معنا میکند.
معماران سنتی در گزینش شکلهای طبیعی برای نقشینه کردن بناها رسالت مهم و بزرگی در برابر فرهنگ و دین از سویی و مردم جامعه از سوی دیگر احساس میکردند. هدف و آرمان این هنرمندان دیندار و معتقد این بود که با نقش و نگارهایی که بر در و دیوار بناها مینشانند، پیوندی میان جهان ناسوتی یا خاکی و جهان لاهوتی یا معنوی برقرار کنند و از این راه رابطهای میان مردم جامعه و نیروهای مقدس مینوی و ربانی و مقربان بارگاه الهی پدید آورند. از این رو، شکلها و نقشهای گیاهان، جانوران، جامدات و اجرام سماوی را غالبا بر اساس مفاهیم نمادی ویژه آنها در فرهنگ و جامعه برمیگزیدند و در معماری به کار میبردند. درک زبان رمزی این نقشها و دریافت معانی و مفاهیم آنها بسیار دشوار و فقط برای شماری از فرهنگواران و دینداران جامعهای که این نقشها در فرهنگ آن جامعه معنا گرفته، ممکن و میسر بود.

کاشی کاری
کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون و پر احساس ایجاد می کردند.
جز مهم کاشی، لعاب است. لعاب سطحی شیشه مانند است که دو عملکرد دارد: تزیینی و کاربردی. کاشی های لعاب دار نه تنها باعث غنای سطح معماری مزین به کاشی می شوند بلکه به عنوان عایق دیوارهای ساختمان در برابر رطوبت و آب، عمل می کنند.
تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بین النهرین شاهدی بر رواج صنعت کاشیکاری نداریم و تنها در این زمان یعنی اواسط قرن سوم هجری، هنر کاشیکاری احیا شده و رونقی مجدد یافت. در حفاری های شهر سامرا، پایتخت عباسیان، بین سالهای 836 تا 883 میلادی بخشی از یک کاشی چهارگوش چندرنگ لعابدار که طرحی از یک پرنده را در بر داشته به دست آمده است. از جمله کاشی هایی که توسط سفالگران شهر سامرا تولید و به کشور تونس صادر می شد، می توان به تعداد صد و پنجاه کاشی چهارگوش چند رنگ و لعابدار اشاره کرد که هنوز در اطراف بالاترین قسمت محراب مسجد جامع قیروان قابل مشاهده اند. احتمالا بغداد، بصره و کوفه مراکز تولید محصولات سفالی در دوران عباسی بوده اند. صنعت سفالگری عراق در دهه پایانی قرن سوم هجری رو به افول گذاشت و تقلید از تولیدات وابسته به پایتخت در بخش های زیادی از امپراتوری اسلامی مانند راقه در سوریه شمالی و نیشابور در شرق ایران ادامه یافت. در همین دوران، یک مرکز مهم ساخت کاشی های لعابی در زمان خلفای فاطمی در فسطاط مصر تأسیس گردید.
نخستین نشانه های کاشیکاری بر سطوح معماری، به حدود سال 450 ه.ق باز می گردد که نمونه ای از آن بر مناره مسجد جامع دمشق ب


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-اصول معماری تزئینی- در 32 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت- ارت یا سیستمهای اتصال به زمین (EARTH)- در 70 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از اینو دیدی پاورپوینت- ارت یا سیستمهای اتصال به زمین (EARTH)- در 70 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- ارت یا سیستمهای اتصال به زمین (EARTH)- در 70 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت- ارت یا سیستمهای اتصال به زمین (EARTH)- در 70 اسلاید-powerpoin-ppt

در مهندسی برق، واژه Sālur یا ارت با توجه به کاربردهای آن دارای معانی متفاوتی است. زمین در یک مدار الکتریکی می‌تواند نقش یک نقطه مبدا را داشته باشد که بر طبق آن بقیه ولتاژهای الکتریکی را اندازه‌گیری می‌کنند. واژه زمین همچنین به مسیری کلی برای بازگشت جریان به منبع نیز اطلاق می‌شود. این واژه در مورد یک اتصال مستقیم به زمین نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.
یک مدار الکتریکی ممکن است به دلایل مختلفی به زمین متصل شده باشد. در مدارهای قدرت این اتصال‌ها معمولاً برای بالا بردن ایمنی و محافظت افراد یا دستگاه‌ها از تاثیرات معیوب بودن عایقکاری هادی‌ها ایجاد می‌شود. اتصال به زمین در مدارهای قدرت از آسیب دیدن عایق‌های مدار در اثر افزایش ولتاژ بین زمین و مدار جلوگیری کرده و این ولتاژ را در یک حد معین محدود می‌کند. از اتصال زمین برای جلوگیری از افزایش الکتریسیته ساکن در هنگام حمل مواد قابل اشتعال یا تعمیر تجهیزات الکترونیکی نیز استفاده می‌کنند. در برخی از انواع تلگراف‌ها و شبکه‌های انتقال زمین به تنهایی نقش یکی از هادی‌ها را ایفا می‌کند و به عنوان مسیر بازگشت جریان به منبع مورد استفاده قرار می‌گیرد با این کار در هزینه ایجاد یک خط جداگانه برای بازگشت جریان صرفه‌جویی می‌شود. در اندازه‌گیری از زمین به عنوان یک پتانسیل الکتریکی ثابت استفاده می‌کنند که با توجه به اختلاف پتانسیل هر قسمت از مدار از زمین میزان پتانسیل آن قسمت را مشخص می‌کنند. یک زمین الکتریکی باید از ظرفیت انتقال جریان مناسبی برخوردار باشد تا بتوان از آن به عنوان مبدا صفر ولتاژ استفاده کرد.


در سایتهای کامپیوتری زمین مناسب از دو بابت حائز اهمیت می‌باشد :


الف ـ حفاظت در مقابل صاعقه و اضافه ولتاژها
ب ـ هم پتانسیل بودن تجهیزات نصب‌شده در سایت و کارکرد صحیح آنها بخصوص تجهیزات دیجیتال و انتقال دیتا

با توجه به بکارگیری تجهیزات کامپیوتری جدید  لازم است به موضوع ارت و روش اجرای اصولی آن اهمیت بیشتری داده شود تا در آینده از آسیب رسیدن به نیروی انسانی و تجهیزات کامپیوتری پیشگیری شده و از عملکرد صحیح تجهیزات اطمینان داشته باشیم .


رای اینکه مدار یک وسیله برقی کامل شود، علاوه بر فاز نیاز به سیم دیگری داریم که برق را از وسیله به مولد(نیروگاه) برگرداند که به این سیم، سیم نول می گویند.

 

اگر ما بدنه تمام دستگاههای برقی اعم از صنعتی و مخابراتی و خانگی و…و یا به طور کلی هرنوع مصرف کننده برق را توسط یک رشته سیم به سیم اتصال به زمین متصل کنیم،یک سیستم ارتینگ ایجاد کرده ایم.

 

هدف از ایجاد این سیستم این است که اگر هریک از سیم های فاز و یا سیم نول به هر طریقی به بدنه دستگاه اتصال یابد و مدار الکتریکی مورد نظر دچار نشتی جریان شود؛این نشتی جریان توسط سیم ارت به زمین منتقل شده و از برق گرفتگی و یا در مواردی اتصالی دستگاه جلوگیری می شود.

 

در مواردی به اشتباه بدنه مصرف کننده های خانگی را به لوله های آهنی آب و یا گاز و یا حتی به اسکلت ساختمان اتصال می دهند که این کار بسیارخطرناکی است که منجر به برق گرفتگی های کشنده میشود.
درهنگام اتصال کامل سیم های فاز به سیم ارت فیوز مربوط به آن فاز عمل کرده و جریان را قطع می کند و در هنگام اتصال کامل سیم نول به سیم ارت اگر مدار ارتینگ دارای فیوز محافظ جان(FI )باشد،این فیوز از ۳۰ میلی آمپر نشتی جریان به بالا را قطع می کند و باعث قطع کامل جریان فاز و نول میشود.
لازم به ذکر است که سیم ارت و سیم نول به ظاهر از نظراینکه بی برق هستند بسیاربه یکدیگر شبیه هستند ولی در عمل دوسیم مستقل از هم وعملکردی متفاوت از یکدیگر دارند؛و هیچگاه نمی توان از یکی بجای دیگری استفاده کرد.
اگرچه که هردو به ظاهریکی هستند و اختلاف مقاومتی کمی باهم دارند.سیم نول در حقیقت سیم برگشت شبکه اصلیه.ولی سیم ارت یه سیم حفاظتیه که هر ساختمون باید یه چاه ارت داشته باشه که سیم ارت رو به اون متصل میکنه تا اتصال کوتاه رو زمین کنه
این کار اشتباه و ناایمنه.
چون اگر به هر دلیلی سیستم اتصالی پیدا کنه و دارای اختلاف پتانسیل بشه، در حالت استاندارد این اختلاف پتانسیل باید از طریق سیستم ارتینگ به زمین (چاه ارت) هدایت بشه، ولی اگه سیستم ارتینگ و سیم نول به هم متصل باشه، اونوقت سیم نول هم دارای جریان هست و شخصی که از این جریان بی اطلاع هست در معرض خطر برق گرفتگیه.
برای درک تفاوت بین نول، زمین حفاظتی و زمین الکتریکی، نیاز است که چیزهایی را بدانیم.
برای درک تفاوت بین نول، زمین حفاظتی و  زمین الکتریکی، نیاز است که چیزهایی را بدانیم.
 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- ارت یا سیستمهای اتصال به زمین (EARTH)- در 70 اسلاید-powerpoin-ppt