دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
الف) شناسایی علم اخلاق
با روشن شدن مفاهیم زیر میتوانیم به شناخت اولیه علم اخلاق برسیم
- مفهوم لغوی واژه اخلاق: جمع خلق به معنای نیرو و سرشت باطنی که تنها با دیده بصیرت درک می شود در مقابل خلق که با دیده ظاهر درک می شود منشأ های خلق الف) ممکن است بطور طبیعی در فطرت اشاره باشد ب) وراثت ج) تمرین و تکرار خلق ممکن است پسندیده ( فضلیت ) و ممکن است ناپسند ( زذیلت ) باشد
- تعریف علم اخلاق: علمی است که به معرفی صفات نفسانی خوب و بد می پردازد و اعمال متناسب آن و شیوه تحصیلی صفات خوب و دوری از صفات ناپسند را نشان می دهد پس ضمن گفتگو از صفات خوب و بد راهکاری های رسیدن به فضایل و دوریی از رذایل را بررسی می کند
موضوع عمل اخلاق: انسان است و هدف نهایی آن رساندن انسان به کمال و سعادت حقیقی او با توجه به ظرفیت و استعداد که میتواند با احتیارو آزادی و اراده تا مقرب ترین و گویاترین و کامل ترین مظهر الهی پیش رود
- فلسفه اخلاق: تحقیقاتی که عهده دار پاسخگویی به پرسشهای اساسی علم اخلاق هستند را فسلفه اخلاق می گوییم مثلاً تعریف خوب و بد ماهیات صفات اخلاقی منشاء صدق و کذب قضایای اخلاقی و ملاک و معیار خوبی و بدی
- تربیت اخلاقی: یعنی چگونی بکارگیری و پرورش استعدادهای دورنی برای نیل به فضایل و دوری از رذایل
ب) رابطه « علم اخلاق و علوم دیگر»
به نحوی علم اخلاق به علوم مختلف رابطه دارد اما به برخی از علوم رابطه تنگاتنگی دارد که مورد بررسی قرار میدهیم
- علم اخاق وفقه: میتوانیم که علم فقه اعمال انسان مکلف را هم از جهت آثار اخروی ثواب و عقاب و هم از جهت آثار دینوی مانند صحت و بطلان بررسی می کند که بررسی احکام نوع اول را متون و منابع اخلاق اسلامی تشکیل می دهد
- علم اخلاق و حقوق موضوع علم حقوق قوانین اجتماعی است که اجرای آن از طرف دولت تضمین می شود حقوق خدمتگزار و مددکار اخلاق در اجرا و توسعه عدالت اجتماعی است اخلاق است اخلاق پیشگیری می کند و حقوق حقوق مداوا می کند فقدان هر کدام برای جامعه زیانبار است
- علم اخلاق و عرفان عملی میدانیم که عرفان نظری به تبیین جهان هستی می پردازد که این بخش به فلسفه شباهت زیاد دارد اما عرفان عملی صحبت از راه رسیدن به کمال است که سالک آن را می پیمانید بنابراین مباحث عرفان عملی تربیت اخلاقی را در پی دارد
- علم اخلاق و علوم تربیتی: شناسایی اصول حاکم بر رفتار انسان در علم روانشناسی و علوم تربیتی بررسی می شود بدینوسیله استعدادهای علمی و اخلاقی اسنانها هر چه بیشتر مشخص شود زمینه شکوفایی آنها راحت تر فراهم می گردد از طرفی علم اخلاق و علوم تربیتی در بسیاری از حوزه های اخلاقی مسئله مشترکی دارند میتوان گفت هر دو هدفشان تربیت انسان است
ج) شیوه های اخلاقی و شیوه مورد قبول: به مکتب و مزب عهده اخلاقی وجود دارد
1- اخلاق فیلسوفانه این شیوه اخلاقی راه اعتدال و حد وسط را بعنوان معیار کلی فضیلت اخلاقی در مقابل « افراط و تفریط» پذیرفته اند کتابهای فراوانی در این راستا نوشته شده و اختلافاتی که در نظرات وجود دارد ناشی از تفسیر « اعتدال» است عیب این شیوه اخلاقی خشک و بی روح بودن آنست که بیان عموم مردم راه پیدا نمی کند
2- اخلاق عارفانه: توسط عرفا و متصوفه آنرا ترویج می کردند که بیشتر از راه سیروسلوک یعنی طی مقاصد و منازل و مراحل خاص صورت می گیرد محور اخلاق عارفانه مبارزه با نفس است مکاتب متعددی دارد که به دو گروه عمده تقسیم الف) مکتبی که خود را پایبند به شریعت نمی داند یا در مقطعی خاص آنرا لازم می داند
ب) به احکام شرعی پایبند بوده و همواره آنرا ضروری می داند گروه اول دچار افراط در مبارزه نفس می شوند اما گروه دوم با پایبندی به شریعت توانسته اند سیر معنوی را طی کنند که موجب آشکار شدن کارآمدی اخلاق اسلامی بوده است
3- اخلاق نقلی: استفاده از کتاب و سنت و دستورهایی اخلاقی که در آن آمده اخلاق نقلی گفته می شود این شیوه نارسایی روش های دیگر را جبران می کند کلاً این شیوه پیروی از کتاب خدا وسنت بنی اکرم و اهل بیت امت در عین توجه به معرفت و مجاهده نفس و در عین بهره گیری از رهیافت های عقلی با ابراز دل و محبت برای سیر معنوی بکار می گیرد شاخص های اصلی روش اخلاقی
مقبول:
نهایتاً شیوه ای مناسب اخلاق اسلامی است که 1- با کتاب سنت مطابق باشد 2- بتواند پاسخگویی پرسشهای اخلاقی باشد 3-حد اعتدال رعایت شود 4- به ابراز تربیت و مشروعیت آن توجه داشته باشد 5- در تهذیب اخلاق از تجربه به پیش کوتان بهره برد 6- قواعد کلی اخلاق را از کتاب و سنت استخراج کند 7- تنها دیدگاه اسلام را در حوزه های رفتاری و ملکات نفسانی تعیین کند 8- به جایگاه عقل توجه داشته باشد 9- از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد
10- شرایط خاص مخاطبان را در نظر گیرد
6- تقسیم مباحث اخلاق اسلامی
مباحث اخلاق اسلامی بطور طبیعی و منطقی به سه فصل تقسیم می شود
1- برخی مباحث بنیادین و فلسفی اخلاق که عبارتند از الف) واقعیت علم اخلاق ب) عناصر ضروری عمل اخلاقی ج) شناسایی علم اخلاق 2- توصیف زشتی و زیبایی اخلاقی 3- اخلاق تربیتی: یعنی بیان شیوه و ابراز رسیدن به فضایل و دوری از رذائل اخلاقی
فصل دوم: جاودانگی اخلاق : 1- طرح مسئله سؤال اینست که آیا اخلاق و خوبی ها و بدیهای اخلاقی امری نسبی هستند یا مطلق و فراگیرند یعنی منظور اینست همه با توجه به زمانی و مکانهای مختلف اخلاق و ملاکهای اخلاقی تفاوت دارند
2- پیشینه بحث: برمی گردد به دوران یونان باستان و امروز نیز در مغرب زمین این پرسش
(نسبی گرایی اخلاقی یا مطلق گرایی آن ) یکی از دغدغه های فیلسوفان اخلاق است در حوزه فلسفه اسلامی هم بین اشعری « نسبیت اخلاقی» مطرح است
3- اهمیت دینی موضوع جاودانگی نسبیت یا مطلق بودن اخلاق جاودانگی اخلاق در نزد مسلمانان بیانگر بی نیازی بشر از ادیان گذشته و آینده است هیچ شرایط مکای و زمانی جاودانگی اخلاق را تحت اشعاع قرار نمی دهد در نتیجه نسبیت گرایی با تفسیر معقول از اصل کمال و خاتمیت اسلام در تعارض است بنابراین پایبندی به اصل جاودانگی اخلاق وامدار اثبات نوعی ثبات و اطلاق در مفاهیم اخلاقی است
4- مفهوم اطلاق و نسبیت « مطلق گرایی» بیانگر این است که گزاره های اخلاقی به هیچ امری واسته نیستند یعنی اگر نگهداری از سالمندان عملی پسندیده است در هر شرایطی پسندیده است مگر تزاحم ارزها باعث تغییر آن شود اما نسبیت اخلاقی چه فضلیت و چه رذیلت بستگی به شرایط بیرونی دارد یعنی عدم رعایت حجات در جامعه ای رذیلت نباشد و در جامعه ای مثل ایران رذیلت باشد در یک تقسیم بندی نسبی گرایی اخلاقی به اقسام زیر تقسیم می شود
1- نسبیت قرار دادی ( اصول اخلاقی را تابع فرهنگ اجتماعی می دانند )
2- نسبیت ذهنی ( اصول اخلاقی تابع خواست فردی می دانند)
3- اصالت عین : مکاتبی که اصول اخلاقی را دارای منشأ عینی و خارجی می دانند
در یک تقسیم بندی دیگر نسبیت گرایی اخلاقی به شرح زیر است
- نسبیت گرایی زیست شناختی اصول اخلاقی تابع وضعیت متغیر زیستی فرد است
- نسبیت گرایی جامعه شناختی تابع اوضاع متغیر اجتماعی است
- روان شناختی تابع وضعیت روانی شخص است
- نسبیت گرایی فرهنگی:بستگی به آداب و رسوم جامعه دارد
- ماتریالیستی : بستگی به آن دارد که آن صفت اخلاقی تا چه میزان در ایجاد برابری و تساوی مادی نقش داشته باشد
الف) پیامدهای نسبیت گرایی اخلاقی
- سلب مسئولیت انکار همگانی و جاودانه بودن اخلاق هیچ فردی را در قبال خود مسئول نمی شناسد
- بی ثمری احکام اخلاقی: چون با یان دیدگاه دیگر منشاء تاثیر نخواهد بود و شور و شوقی وجود ندارد که انسان را آماده ایثار کند تبلیغ ارشاد معنایی پیامبران هم انتظار لبیک گفتن مردم را ندارند
- نفی کمال و جاودانگی : نتیجه نسبیت گرایی عصری و موقتی شدن تعالیم دینی در نتیجه انکار کمال و حاکمیت دین است و با اصل جاودانگی دین درتعارض است
- شکاکیت اخلاقی : امکان هر گونه داوری قاطع نسبت به موضوعات اخلاقی از بین می رود تا جائیکه شاید « قبح صداقت» را حکم کرده یعنی نمی توان حکم مطلقی نسبت به یک موضوع داشت این همان شکاکیت است
- برابری خدمتکاران و خیانت پیشگان: خدمت و خیانت خیرخواهی و شرارت برایش حکم واحدی صادر می شود رفتار علی ( ع) به همان اندازه توجه است که رفتار معاویه
ب) دلایل مطلق گرایی در اخلاق :
اولین دلیل ضرورت ترسیم اخلاق پایدار است عقل حکم می کند که اخلاق پایداری باید وجود داشته باشد تا اولاً پیامدهای نسبی گرایی را نداشته باشد
ثانیاً هدفمندی انسان و مسئولیت پذیری او ضرورت مطلق گرایی اخلاق را ثابت می کنید
ثالثاً با وجود اخلاق و مطلق گرایی آن آموزش و پرورش توجیه حکیمانه پیدا می کند
رابعاً با وجود چنین بینشی ترعیب و ترهیب و عدالت و و بقیه اصول اخلاقی معنا و مفهوم پیدا می کنند
دومین دلیل مطلق گرایی تبیین اصول جاودانه اخلاقی است یعنی اگر اصول اخلاقی جاودانه مطلق نباشد هرگز ما اصول اخلاقی را نمی توانیم تبیین کنیم زیرا ما اصول ثابت در جهان هستی داریم که از آنها رذائل و فضائل اخلاقی ناشی می شود مثلاً رابطه علیت یک قانون ثابت در طبیعت است خوبی و بدی باید ونباید اخلاقی ناشی از چنین نسبت واقعی و تکوینی جهان است فعل اختیاری انسان بر کمال نفس او تاثیر می گذارد علاوه بر آن آیات و روایات فراوانی بیانگر جاودانه بودن اصول اخلاقی است بنابراین چون قوای درونی انسان ثابت و حالات سه گانه افراط و تفریط و اعتدال در آنها یکسان است پس فضایل و رذائلی که از این حالات ناشی می شود باید ثابت باشد و این یک مطلب سعی می کند با بیان عقلانی موضوع ما را ثابت کند
ج) پرسشها و پاسخه
بخش دوم: مفاهیم عام اخلاقی
مقدمه : انسان کامل چه ویژگی دارد؟
منظور از ویژگی صفات نفسانی رفتاری و مناسبت بین اندیشه ، روان و رفتار اوست
در اخلاق اسلامی این مناسبات چگونه سامان داده میشود کدام ویژگی مقدم است
بخش دوم انسان خداپسند و نمونه را توصیف می کنند اما قبل از ورود بحث لازم است با برخی موضوعات مقدماتی آشنا شویم انسان را از پیش فرضهای مختلف بررسی می کنیم
- پیش فرض های فلسفی: از نظر فلاسفه انسان مرکب از بعد مادی و مجرد است بدن بستری است برای سعادت و شقاوت بعد روحانی انسان هر چه بستر آماده تر باشد انسان استعداد و شکوفایی دارد و استعدادهای نهفته او شکوفایی تر می شود
بعد روحانی انسان است که لذت و درد را درک می کند کمال انسان در کمال بعد روحانی اوست پس سعادت انسان در گرو زندگی دینوی و اخروی اوست
این بود پیش فرضهایی فلسفی های از انسانها
- مبانی کلامی: از نظر علم کلام کل جهان هستی از افرینش حکیمانه برخوردار است و منظور از حکیمانه بودن یعنی قصد و غرضی را دنبال می کنند و خالق هستی حکیم است و هدف خداوند از خلقت آدم خلافت و جانشینی او در زمین است انسان تجلیگاه اسماء و صفات خداوند اس با تلاش خود می تواند به تربیت به مقامهای خلیفه الهی - فناء االهی و قرب الهی برسند
دیگر از مبانی کلامی: اخلاق اسلامی اثبات جاودانگی و اعتقاد به حسابرسی اخروی و پاداش و کیفر آن جهان است اثبات ارکان فوق بیانگر کارآمدی علم کلام است یعنی معاد و حسابرسی و پاداش و کیفر در علم کلام به اثبات می رسد. اما این ارکان در علم اخلاق بعنوان پیش فرضهای مسلم گرفته می شود
شامل 33 صفحه فایل word قابل ویرایش