اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حکیم ابواقاسم فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران

اختصاصی از اینو دیدی حکیم ابواقاسم فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

آغاز نامه

آغاز نامه

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند رای

خداوند روزی ده و رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

فروزندۀ ماه و ناهید و مهر

زنام و نشان و گمان برترست

نگارندۀ برشده پیکر ست

خرد را و جان را همی سنجد اوی

در اندیشه سخت کی گنجد اوی نیابد بد و تیز اندیشه راه

که او برتر از نام و از جایگاه یقین دان که هرگز نیاید پدید

به وهم اندر آنکس که وهم آفرید سخن هرجه زین گوهران بگذرد

نیابد بدو راه جهان و خرد ز بینندگان آفریننده را

چو بینی ؟ مرنجان دو بیننده را خرد گر سخن بر گزیند همی

همان را گزیند که بیند همی بدید آلت رای و جان و زبان

ستون آفریننده را کی توان ؟! به هستیش باید که خستو شوی

ز گفتار بیکبار یکسو شوی پرستنده باشی و جویندۀ راه

به ژرفی به فرمانش کردن نگاه توانا بود هر که دانا بود

به دانش دل پیر برنا بود از این پرده برتر سخت گاه نیست

ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را ببایدت بست

چو معلوم شد هستی کردگار دگر خاطر خویش رنجه مدار

مقدمه

حکیم ابواقاسم فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران و یکی از گویندگان مشهور عالم و از ستارگان درخشندۀ آسمان ادب فارسی ایران است. وی در سال 329 ه ق در فاز یا باژ متولد شد. فردوسی از خانواده ای دهقان بود. این خاندان صاحب ثروت و مکنت بودند ، لیکن شاعر استاد بر اثر نظم شاهنامه و گذراندن عمر در این راه ثروت خود را از دست داد و در پیری تهیدست و بی چیز شد.

وی مردی وطن پرست بود. این مطلب از جای جای شاهنامه و خصوصاً از شور فردوسی در ستایش ایران و نژاد ایرانی بخوبی آشکار است. وی تا زمانی که گرفتار فقر و تهیدستی نشد به دربار پادشاهان و جوایز ایشان توجهی نکرد.

در حدود سال 369-337 به نظم داستانهایی همت گماشت که داستان بیژن و گرازان را باید در رأس همه آنها قرار داد.

فردوسی داستانهای مهم و منفرد دیگری مانند داستان سهراب ، اکوان دیو و رزمهای رستم را که هر یک در عهد او شهرت و رواج فراوانی داشتند ، به نظم درآورد0

نظم شاهنامه ظاهراً بر اثر شهرت کار دقیقی در قرن چهارم هجری در خراسان، و رسیدن نسخه ای از گشتاسب نامۀ دقیقی به دست فردوسی در اواخر همین دهه صورت گرفته است. شروع نظم شاهنامه به درستی معلوم نیست ، ولی شواهد و قرائن حاکی از آن هستند که زمانی که فردوسی به نظم شاهنامه همت گمارد اوضاع خراسان آشفته و پریشان و زمانۀ جنگ بود ( حدود سال 371 ه ق ) .

فردوسی از امرای نزدیک ، کسی را لایق آن نمی دانست که اثر عظیم و جاودان خود را به او تقدیم کند و همواره در پی بزرگی می گشت که سزاوار آن اثر بدیع باشد و سرانجام محمود غزنوی بزرگترین پادشاه عصر خود را شایسته این امر یافت. ظاهراً این امر در شصت و پنج یا شصت و شش سالگی شاعر یعنی زمانی که فقر و تهیدستی او به نهایت رسیده بود ، اتفاق افتاد.

نخستین نسخه شاهنامه در سال 384 هق به پایان رسید که استاد شاعر سی سال برای به نظم در آوردن آن رنج و تعب فراوانی را متحمل شده بود.

فردوسی حدود سال 394 یا 395 هجری تصمیم گرفت که یک بار دیگر در شاهنامه تجدید نظر کند و در موارد لازم مدح سلطان محمود غزنوی و اثرات آن را بیفزاید و اثر جاوید خود را به شاه غزنین تقدیم کند تا بدینوسیله هم از فقر و تهیدستی رهایی یابد و هم شاهنامه خود را از دستبرد حوادث مصون نگاه دارد. این کار شش هفت سال به طول انجامید. هنگامی که فردوسی شاهنامه را به دربار محمود تقدیم کرد ، حامی او فضل بن احمد اسفراینی از کار برکنار شده و مطّرود دربار بود و فردوسی طرفداری در دربار محمود غزنوی نداشت و شاهنامه قبول نشد.

فردوسی که از طوس به غزنین رفته بود از توجه و محبت پادشاه غزنوی بهره نگرفت و با آنکه پادشاه غزنوی تعهد کرده بود که در برابر هر بیت یک دینار به او بدهد به جای دینار ، درهم داد و این کار باعث خشم و ناراحتی فردوسی شد. چنانکه بنا به روایات همۀ درهمهای محمود را به حمّامی و سایرین بخشید0

از عوامل کدورت فردوسی و محود می توان به اختلاف مذهبی میان فردوسی که مذهب تشیّع داشت و محمود که به تسنّن معتقد بود ، همچنین اختلاف عقیده این دو بر سر مسائل نژادی و ملی اشاره کرد0

فردوسی ایرانی مهین پرستی بود و در شاهنامه نیز به حکم شرایط حماسه ملی ناگزیر همواره از دشمنان ایران مانند تازیان و ترکان ، بد یاد کرده است.

خسّت ذاتی سلطان محمود که فردسی به آن اشاره کرده است مانع از آن شد که صله واقعی و بزرگی که فردوسی توقع داشت به او بدهد.

فردوسی پس از بازگشت از مازندران به خراسان رفت و مدتی در وطن خود با خاطری افسرده و در پریشانی و در تنگدستی به سر برد تا این که احمد بن حسن میمندی که دائماً در فکر شفاعت فردوسی نزد محمود بود ، بالاخره در یکی از سفرهای هند ، موفق به انجام این کار شد و سلطان را وادار کرد تا هنگام ورود به غزنین انعام و صلۀ شاعر را به او بازگرداند ، ولی دیگر دیر شده بود ، چون هنگامی که از دروازه رودبار طَبَران این صله و انعام را می آوردند ، جنازه فردوسی را از دروازۀ رزان بیرون می بردند.

نظامی عروضی می گوید : از فردوسی دختری مانده بود که بسیار بزرگوار و با کرامت بود ، طوری که وقتی خواستند انعام سلطان محمود را به او بسپارند قبول نکرد و گفت به آن نیازی ندارم .

وفات فردوسی را در سال 411 یا 416 هجری ذکر کرده اند. مزار وی در طوس نزدیک مزار عباسیه قرار دارد .

تولد فردوسی

در یکی از روزهای بهار سال 329 هجری گردویه دچار درد زایمان شد و او را به طوری که در آن دوران مرسوم بود بر سر دوخشت نشاندند و قابله مجرب روستای باژ را بر بالین او آوردند و قابله پس از معاینه خبر داد که آن زن به زودی فارغ خواهد شد. دو ساعت بعد، هنگامی که زن جوان کودک خود را به دنیا آورد قابله روستایی و زنانی که اطراف آن زن ایستاده بودند با نهایت خشنودی دانستند که آن نوزاد پسر است و خداوند آرزوی خواجه ابومنصور را برآورده است. زن جوان که از درد زاییدن رهایی یافته بود وقتی به هوش آمد از شنیدن مژده زاییدن پسر لبخندی به لب راند و وقتی نوزاد را نزد او آوردند خرسندتر شد و نگاه گویای خود را به شرفشاه دوخت و به زبان حال گفت آنچه را که وی از خداوند می خواسته است برای وی به دنیا آورده است و در برابر شوهر خویش سرفراز است. شرفشاه پیشانی عرق آلود همسر خود را بوسید و ده عدد سکه دینار طلا که بر یک سوی آن " لاالاالاالله" و بر سوی دیگر آن کلمات امیر سعید ابوالحسن نصربن احمد آل سامانی نقش بسته بود در کف دست او نهاد و انگشتان اورا بر روی آن سکه ها قرار داد. زن جوان تبسم شیرینی کرد و نگاهی به کودک خود افکند و سپس به خواب رفت.

سه روز بعد جشن کوتاهی برگزار شد و در آن جشن که تولد طفل علت اساسی برپا شدن آن بود، خواجه ابومنصور محمد بن اسحاق شرفشاه یکصد تن از بزرگان شهر، دهقانان، روحانیون و مشایخ و طلاب ، بازرگانان و کتابداران کتابخانه سلطنتی طوس و دوستان سه گانه خود را به ضیافت فرا خواند.

در آن مهمانی نخست شیخ نجیب الدین معبر آیلتی از کتاب خدا در گوش طفل کوچک خواند و نام او را که ابوالقاسم حسن منصور بود بر او فرا خواند و ابوالقاسم منصور نامی بود که شیخ بزرگ معبر پس از شنیدن شرح خواب شرفشاه برای طفل او انتخاب کرده بود. در آن ضیافت که سی راس گوسفند ، دویست قطعه مرغ و خروس بریان ، مجمعه های بزرگ چلو و خورش و هرمهای پلو با الوان مختلف بر خوانی به طول بیست متر جلب توجه می کرد به غیر از مدعوین، همه اهل دیه باژ فرا خوانده شده بودند. خوانسالاران که پیشانیان از عرق می درخشید، دست خود را تا شانه در دیگهای بسیار بزرگ داخل می کردند و با کفگیر چلو و پلو می کشیدند و آن چلو یا پلو را در سینی های مسی تقریباً بزرگ قرار م دادند و لای پلو قطعات گوشت بریان. گوسفند یا مرغ و خروس می نهادند


دانلود با لینک مستقیم


حکیم ابواقاسم فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران

تحقیق و بررسی در مورد برنامه نویسی

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق و بررسی در مورد برنامه نویسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 135

 

درس اول : آغاز کار با C#

 

در این درس با ارائه چند برنامه و مثال ساده به طرز کار زبان C# می‌پردازیم. اهداف این درس عبارتند از :

فهم ساختار پایه‌ای یک برنامه C#

آشنایی با Namespace

آشنایی با کلاس (Class)

آشنایی با عملکرد متد Main()

آشنایی با ورودی/خروجی یا I/O

 

لیست 1-1، یک برنامة ساده با عنوان Welcome در زبان C#

// Namespace اعلان

using  System;

 

// کلاس آغازین برنامه

class WelcomeCSS

  {

   // آغاز کار اجرای برنامه

   public static void Main()

    {

     // نوشتن متن در خروجی

     Console.WriteLine("Welcome to the C# Persian Tutorial!");

    }

  }

برنامة لیست 1-1 دارای 4 پارامتر اصلی است، اعلان Namespace، کلاس، متد Main() و یک دستور زبان C#.

در همین جا باید به یک نکته اشاره کنم، برای زبان C# همانند بیشتر زبانهای برنامه‌سازی دو نوع کامپایلر وجود دارد. یک نوع کامپایلر که به کامپایلر Command Line معروف است و نوع دیگر کامپایلر Visual است. کامپایلر‌های Command Line محیطی شبیه به محیط DOS دارند و با دادن یک سری دستورات به اجرا در می‌آیند. کامپایلرهای Visual محیطی همانند ویندوز دارند که با دارا بودن محیط گرافیکی و ابزارهای خاص، برنامه‌نویس را در امر برنامه‌سازی کمک می‌کنند. از نمونه‌های هر یک از کامپایلرها، می‌توان به Microsoft C# Command Line Compiler که یک کامپایلر Command Line و Microsoft Visual C# که یک کامپایلر Visual است، اشاره کرد. البته در حال حاضر بیشتر از کامپایلرهای ویژوال استفاده می‌شود.

من سعی می‌کنم در آینده به توضیح محیط Visual C# و Visual Studio.Net بپردازم. اما فعلاً برای اجرای برنامه‌ها می‌توانید از Visual Studio.Net استفاده کنید. پس از نصب آن، وارد محیط C# شده و در قسمت انتخاب برنامة جدید گزینة Console را جهت اجرای برنامه‌ها انتخاب نمایید.

برای این درس، فعلاً به توضیحات بیشتر دربارة محیط ویژوال نمی‌پردازم اما در آینده به توضیح کامل محیط Visual Studio.Net خواهم پرداخت.

برای اجرای کد بالا در صورتیکه از محیط ویژوال استفاده می‌کنید باید بر روی دکمة Run کلیک کنید و در صورتیکه کامپایلر Command Line دارید با دستور  زیر می‌توانید برنامه را اجرا کنید : csc Welcome.cs

پس از اجرای برنامه، کامپایلر برای شما یک فایل قابل اجرا(Executable) تحت نام Welcome.exe تولید می‌کند.

نکته : در صورتیکه از Visual Studio.Net(VS.Net) استفاده کنید، پس از اجرای برنامه، یک صفحه برای نمایش خروجی به سرعت باز شده و بسته می‌شود و شما قادر به دیدن خروخی نخواهید بود. برای اینکه بتوانید خروجی برنامه را ببینید، در انتهای برنامه دستور زیر را وارد نمایید :

‍Console.ReadLine();

 استفاده از این دستور باعث می‌شود تا برنامه منتظر دریافت یک ورودی از کاربر بماند، که در این حالت شما می‌توانید خروجی برنامه خود را دیده و سپس با زدن کلید Enter برنامه را خاتمه دهید.

 

نکتة دیگری که در مورد زبان برنامه‌نویسی C# باید مورد توجه قرار دهید اینست که این زبان Case Sensitive است، بدین معنا که به حروف کوچک و بزرگ حساس است یعنی برای مثال ReadLine با readLine متفاوت است به طوریکه اولی جزو دستورات زبان C# و دومی به عنوان یک نام برای متغیر یا یک تابع که از طرف کاربر تعریف شده است در نظر گرفته می‌شود.

 

اعلان Namespace به سیستم اعلان می‌نماید که شما از توابع کتابخانه‌ای  System  جهت اجرای برنامه‌ها خود استفاده می‌نمایید. دستوراتی مانند WriteLine و ReadLine جزو توابع کتابخانه‌ای System می‌باشند. اغلب دستورات و توابع مهم و کلیدی استفاده از کنسول ورودی/خروجی در این کتابخانه می‌باشد. در صورتیکه در ابتدای برنامه از using System استفاده نکنید، یابد در ابتدای هر یک از دستورات برنامه که مربوط این کتابخانه است، از کلمة System استفاده نمایید. بعنوان مثال در صورت عدم استفاده از using System باید از دستور System.Console.WriteLine() به جای Console.WriteLine() استفاده نمایید.

 

تعریف کلاس،Class Welcome CSS، شامل تعریف داده‌ها(متغیرها) و متدها جهت اجرای برنامه است. یک کلاس، جزو معدود عناصر زبان C# است که بوسیلة آن می‌توان به ایجاد یک شی (Object) از قبیل واسط‌ ها (Interfaces) و ساختارها(Structures)، پرداخت. توضیحات بیشتر در این زمینه در درس‌های آینده ذکر می‌شوند. در این برنامه کلاس هیچ داده‌ و متغیری ندارد و تنها شامل یک متد است. این متد، رفتار(Behavior) این کلاس را مشخص می‌کند.

 

متد درون این کلاس بیان می‌کند که این کلاس چه کاری را پس از اجرا شدن انجام خواهد داد. کلمة کلیدی Main() که نام متد این کلاس نیز می‌باشد جزو کلمات رزرو شده زبان C# است که مشخص می‌کند برنامه از کجا باید آغاز به کار نماید. وجود متد Main() در تمامی برنامه‌های اجرایی ضروری است. در صورتیکه یک برنامه حاوی متد Main() نباشد بعنوان توابع سیستمی همانند dll های ویندوز در نظر گرفته می‌شود.

قبل از کلمة Main() کلمه دیگری با عنوان static آورده شده است. این کلمه در اصطلاح Modifier می‌گویند. استفاده از static برای متد Main() بیان می‌دارد که این متد تنها در در همین کلاس قابل اجراست و هیچ نمونه‌ای (Instance) دیگری از روی آن قابل اجرا نمی‌باشد. استفاده از static برای متد Main() الزامی است زیرا در ابتدای آغاز برنامه هیچ نمونه‌ای از هیچ کلاس و شی‌ای موجود نمی‌باشد و تنها متد Main() است که اجرا می‌شود. (در صورتیکه با برخی اصطلاحات این متن از قبیل کلاس، شی، متد و نمونه آشنایی ندارید، این به دلیل آنست که این مفاهیم جزو مفاهیم اولیة برنامه‌نویسی شی‌گرا (OOP) هستند. سعی می‌کنم در درس‌های آینده به توضیح این مفاهیم نیز بپردازم، ولی فعلاً در همین حد کافی می‌باشد.)

 

هر متد باید دارای یک مقدار بازگشتی باشد، یعنی باید مقداری را به سیستم بازگرداند، در این مثال نوع بازگشتی void تعزیف شده است که نشان دهنده آنست که این متد هیچ مقداری را باز نمی‌گرداند یا به عبارت بهتر خروجی ندارد. همچنین هر متد می‌تواند دارای پارامترهایی نیز باشد که لیست پارامترهای آن در داخل پرانتزهای جلوی آن قرار می‌گیرد. برای سادگی کار در این برنامه متد ما دارای هیچ پارامتری نیست ولی در ادامة همین درس به معرفی پارامترها نیز می‌پردازم.

 

متد Main() رفتار و عمل خود را بوسیله Console.WriteLine(…) مشخص می‌نماید. Console کلاسی در System است و WriteLine() متدی در کلاس  Console. در زبان C# از اپراتور "." (نقطه dot) جهت جداسازی زیرروتین‌ها و زیرقسمتها استفاده می‌کنیم. همانطور که ملاحظه می‌کنید چون WriteLine() یک متد درون کلاس Console است به همین جهت از "." جهت جداسازی آن استفاده کرده‌ایم.

 

در زبان ‍C#، برای قرار دادن توضیحات در کد برنامه از // استفاده می‌کنیم. بدین معنا که کامپایلر در هنگام اجرای برنامه توجهی به این توضیحات نمی‌کند و این توضیحات تنها به منظور بالا بردن خوانایی متن و جهت و کمک به فهم بهتر برنامه قرار می‌گیرند. استفاده از // تنها در مواردی کاربرد دارد که توضیحات شما بیش از یک خط نباشد. در صورت تمایل برای استفاده از توضیحات چند خطی باید در ابتدای شروع توضیحات از /* و در انتها آن از */ استفاده نمایید. در این حالت تمامی مطالبی که بین /*  */ قرار می‌گیرند به عنوان توضیحات (Comments) در نظر گرفته می‌شوند.

 

تمامی دستورات (Statements) با ";"، سمی کولون، پایان می‌یابند. کلاس‌ها و متد‌ها با } آغاز شده و با { خاتمه می‌یابند. تمامی دستورات بین { } یک بلوک را می‌سازند.

 

بسیاری از برنامه‌ها از کاربر ورودی دریافت می‌کنند. انواع گوناگونی از این ورودی‌ها می‌توانند به عنوان پارامتری برای متد Main() در نظر گرفته شوند. لیست 2-1 برنامه‌ای را نشان می‌دهد نام کاربر را از ورودی دریافت کرده و آن را بر روی صفحه نمایش می‌دهد. این ورودی به صورت پارامتری برای متد Main() در نظر گرفته شده است.

 

لیست 2-1 : برنامه‌ای که ورودی را از کاربر، بعنوان پارامتر Main()، دریافت می‌کند.

// Namespace اعلان

using System;

// کلاس آغازین برنامه

class NamedWelcome

  {

   // آغاز اجرا برنامه

   public static void Main(string[] args)

     {

      // نمایش بر روی صفحه

      Console.WriteLine("Hello, {0}!", args[0]);

      Console.WriteLine("Welcome to the C# Persian Tutorial!");

     }

  }

توجه داشته باشید که این برنامه، ورودی را به صورت Command-Line دریافت می‌کند و در هنگام اجرای برنامه باید ورودی را در Command-Line وارد نمایید. در صورتیکه ورودی را وارد ننمایید برنامه دچار مشکل شده و متوقف خواهد شد.

 

همان طور که در لیست 2-1 مشاهده می‌نمایید، پارامتر متد Main() با عنوان args مشخص شده است. با استفاده از این نام در داخل متد می‌توان آن استفاده نمود. نوع این پارامتر از نوع آرایه‌ای از نوع رشته (string[]) در نظر گرفته شده است. انواع(types) و آرایه‌ها را در درس‌های بعدی بررسی می‌کنیم. فعلاً بدانید که آرایه رشته‌ای جهت نگهداری چندین کاراکتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. [] مشخص کننده آرایه هستند که مانند یک لیست عمل می‌کند.

 

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این برنامه دو دستور Console.WriteLine(…) وجود دارد که اولین دستور مقداری با دستور دوم متفاوت است. همانطور که مشاهده می‌کنید داخل دستور Console.WriteLine(…) عبارتی به شکل {0} وجود دارد. این آرگومان، نشان می‌دهد که به جای آن چه مقداری باید نمایش داده شود که در این جا args[0] نشان داده می‌شود. عبارتی که داخل " " قرار دارد عیناً در خروجی نمایش داده می‌شود، به جای آرگومان {0}، مقداری که پس از " قرار دارد، قرار می‌گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد برنامه نویسی

تحقیق درموردبروشور آغاز خلقت در زمین

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درموردبروشور آغاز خلقت در زمین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردبروشور آغاز خلقت در زمین

فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن 19 ص

اختصاصی از اینو دیدی فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن :

پس از آن که سیطره و سطوت عثمانی ها در آسیای صغیر گسترش یافت و تحکیم گردید هنگام برخورد با ممالیک مصر فرا رسید هر چند که پیش از این میان سلاطین مصر و خلفای عثمانی روابط حسنه ای برقرار بود .

این روابط از عهد سلطان برقوق مصری و معاصرش سلطان بایزید عثمانی آغاز شده بود . این روابط خوب تا زمان سلطان با یزید دوم پسر محمد فاتح ادامه یافت . در این زمان جم برادر بایزید دوم مدعی سلطنت شد و بایزید به جنگ برخاست و چون شکست خورد به مصر پناهنده گردید و اشرف نیز او را پناه داد و بایزید در خواست کرد تا او را تسلیم کند که پاسخی نشنید و از این زمان روابط مصر و عثمانی تیره شد .

البته علاوه بر این نزاع بر سر منطقه ارمنیه و کردستان و دیاربکر که تا این زمان تحت الحمایه مصریان بودند و یکی از دولت های کوچک ترکمانی به حساب می آمدند و امیران آنها را مصریان تعیین می کردند . نیز اختلاف دو دولت را بیشتر دامن می زد . زیرا عثمانیها با سپاهیان خود دولت دست نشانده مصریها را کنار زده و امیرانی را از سوی خود تعیین نمودند . و سرانجام دشمنی آن هنگامی به اوج رسید که هدایای ارسالی پادشاه هند به سلطان عثمانی را سلطان مصر به چنگ آورد و اجازه نداد تا به مقصد برسد .

همه این عوامل موجب آن شد تا بایزید اعلان جنگ کند و با سپاهیانی بزرگ به بلاد شام حمله ور شد و خود را به حلب رساند ولی در آن جا از سپاه مصری شکست خورد و در نبردی دوباره نیز تن به شکست داد و این بار نوبت زور آزمایی مصریان بود که به مرزهای عثمانی حمله کنند و پس از مدتی سرانجام صلح برقرار شد هر چند که هر یک از دو دولت برای توسعه نفوذ خود بر بلاد اسلامی می کوشیدند .

این صلح هم دوام چندانی نیاورد و عثمانی ها به تحریک قبایل ساکن در ولایت های تابع مصر می پرداختند تا آنها را به شورش وادار نمایند و موانعی را بر سر راه تجارت مصری ها با غرب آسیا و آسیای میانه بوجود آوردند به گونه ای که اندک اندک عبور کالاهایی چون پشم و منسوجات و انواع پوست و بردگان چرکسی به مصر بسته شد که سخت ترین این محاصره ها ممنوعیت ورود بردگان ممالیک به مصر بود زیرا که آنها ستون سپاه و رجال حکومت بودند.

از سوی دیگر نیز سلاطین مصر هر کس را که بر ضد عثمانیان شورش می کرد و به آنها پناهنده می شد پناه می دادند و آنها را تجهیز می نمودند و دولت هایی را که مجاور عثمانی ها بودند تحریک می کردند مانند سلطان عراق و سلطان ایران شاه اسماعیل و ....هر چند این دوستی ممالیک و صفویان بیشتر از ارسال نامه نشد زیرا اختلاف مذهبی دو ملت مانع اتحاد آنها بر ضد عثمانی ها می شد.

به هر حال روابط رو به گسترش مصر و ایران ، پناه دادن همزمان شاهزادگان فراری عثمانی از سوی دو دولت مصر و ایران موجب آن شد تا سلیم از ترس اتحاد این دو دولت به هر دو اعلان جنگ دهد نخست ایران و سپس مصر ، پیروزی بزرگ سلیم در نبرد چالدران و شکست اسماعیل به سبب کمی آذوقه و حملات قبایل ترکمان به سپاه ایرانی آنها را ناچار به بازگشت از تبریز کرد.

البته اگر مصریان سپاهی را می فرستادند تا عثمانی های گرفتار در سختی و بی آذوقگی را در هم بکوبد تاریخ دگرگون می شد سلطان سلیم ناچار به بازگشت شد و در را ه خود از قبایل ترکمن به ویژه در امارات غادریه انتقام گرفت و امیر آن علاء الدین را کشت و آنجا را ضمیمه عثمانی کرد. و سر بریده علاء الدین را نزد سلطان غوری فرستاده و غوری آماده نبرد شد البته در این شرایط از ناحیه شاه اسماعیل هیچ خطری سلطان سلیم را تهدید نمی کرد با این وجود شاه اسماعیل می توانست باز هم به ممالیک کمک کند ولی این گونه نشد.

در هنگامی که غوری تصمیم گرفته بود تا همه نیروهای خود را جمع کند درآمد مصر کاهش یافته واسکودوگاما راه تجاری آبی با هند را کشف کرده و موقعیت تجاری مصر به شدت به مخاطره افتاده بود.

از سوی دیگر رواج فساد نیز موجب شد تا غوری با سیاست های تبعیض آمیز خود در میان ممالیک در زمستان سال 922 ه/1515 م سپاه خود را به مرز آسیای صغیر برساند. در این سپاه به رغم کم بودن آن همه رجال جنگی و ادبی مصر گرد آمده بودند خلیفه عباسی ، قاضیان مذاهب چهارگونه ، روسای مشایخ و فرقه های صوفیه ، فقیهان و بزرگان ، موسیقی نوازان و خوانندگان و چاپلوسان و صاحبان صنایع و ...

در مصر فقط دو هزار نفر از ممالیک باقی ماندند و جانشین غوری ، طومان پای پسر برادرش دوادار بود همچنین چون احتمال حمله دریایی عثمانی به بندر اسکندریه می رفت نگهبانان آن افزوده شدند و دژهای آن باز سازی شد ، سلطان غوری با مرکبی بزرگ که پیشاپیش آن طبل ها نواخته می شدند به حرکت درآمد. این سپاه در گرمای شدید به طور سینا رسید و دچار سختی های فراوان شد و در شام نیز شهرهای دمشق و حلب و حماه سپاهیان خود را آماده کرده بودند. سلیم نیز از قسطنطنیه با سپاهی بزرگ و کار آزموده که بالغ بر یکصد و پنجاه هزار جنگجو می شد مسلح به انواع سلاح ها را افتادند و چون به مرزهای شام رسیدند سلیم دو نقشه جنگی کشید که در یکی پیروز شد و در دیگری شکست خورد.

در نقشه اول کوشید تا خیربک والی حلب و جان بردی غزالی والی حماه را به سوی خود جلب کند و عده حکومت به آنها داد و هر چند که نایب شام این خبر را به غوری داد او نپذیرفت.

اما در نقشه دوم کوشید تا سلطان غوری را از نبرد منصرف کند و به یک باره بر سر او فرود آید و بر این پایه به کمک والی خائن حلب نامه ای به غوری نوشت و از او درباره اقدامات پیشین دولت عثمانی درباره مرزهای مصر عذرخواهی کرد وعده داد تا دیگر تکرار نشود راه تجاری مصر نیز گشوده شده و به این وسیله همه خواسته های غوری را بر آورده می ساخت.

نزدیک بود سلطان غزنوی و همراهانش فریب بخورند ولی احتیاط کردند و به شام آمدند و در نامه دوم به حلب نماینده ای فرستاد تا به همراه قاضی عسکر روم ایلی غوری را از نبرد منصرف سازد و در راه صلح بکوشند با این شرط که غوری در نبرد سلطان سلیم با شاه اسماعیل وارد نشود.

غوری نمایندگان سلیم را اکرام کرد و سپس نمایندگان خود را نزد سلیم فرستاد و سلیم تصمیم گرفت فرستاده غوری را بکشد و چون درباریان نگذاشتند او را برگرداند و گفت : « به استادت بگو شاه اسماعیل خارجی مذهب است و تو هم مانند او هستی و نخست باید با تو بجنگم پیش از او و محل ملاقات ما مرج دابق در شمال حلب می باشد . »

غوری با سی هزار جنگجو به راه افتاد و اموال خود را در دژ بلند حلب گذاشت و صبح یک شنبه 25 رجب سال 922 با سپاه بسیار بزرگ عثمانی روبرو شد . یکی از اشتباهات بزرگ او آن بود که ممالیک جوان را مورد عنایت قرار می داد و بزرگان ممالیک را رها کرده بود و این شایعه پیچیده بود که سلطان به ممالیک اعتماد ندارد و نمی خواهد از آنها


دانلود با لینک مستقیم


فتح مصر و شام از سوی عثمانی ها و آغاز تاریخ جدید آن 19 ص

تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز


تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز

فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 27صفحه

 

یکی ازمعدود باورهای اخترشناسی که با انقلاب کپرنیکی برانداخته نشد،اعتقاد به جهانی ثابت وایستا بود

که بروفق آن اجسام سماوی علی رغم برخورداری از حرکات مختلف،همواره درطول زمان ،تحول یا انبساط

نپذیرفته و نخواهند پذیرفت.این اعتقاد توسط اسحق نیوتن به صورت یک نظریه ، تحت عنوان «  نظریه جهان

ایستا » ارائه شد .

      یک سال پس ازارائه نظریه نسبیت عام ،آلبرت اینشتین مقاله ای باعنوان « ملاحظات کیهانشناختی درباره

نظریه نسبیت عام » ارائه کرد که آغازگرعصری نوین درکیهان شناسی شد .اینشتین بدلیل اعتقاد به جهان ایستا

به معادلات اولیه خود یک ثابت تحت عنوان « ثابت کیهان شناسی »اضافه کرد تااثر نیروی گرانش در فواصل

دوررا تعدیل کند ،زیرا معادلات اولیه یک کیهان در حال تحول را به ما نشان می داد.

      درسال 1929م ادوین هابل، ستاره شناس آمریکایی ،بطورتجربی ثابت کرد که جهان در حال انبساط است.

 بدین ترتیب اینشتن مجبور شد ثابت  کیهان شناسی را از داخل  معادلاتش حذف کند. البته فبل ازهابل ریاضیدان

روسی ،  فریدمن  ، معادلات اینشتین را با همان شکل اولیه ا ش مورد مطالعه قرار داد و پایه های نظری آنچه

 بعدها « کیهان شناسی انفجار بزرگ » نام گرفت را استوار کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کیهان شناسی نوین و مسئله لحظه آغاز