اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره شناسایی مفهوم مدیریت آموزشی واصول آن

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درباره شناسایی مفهوم مدیریت آموزشی واصول آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره شناسایی مفهوم مدیریت آموزشی واصول آن


تحقیق درباره شناسایی  مفهوم مدیریت آموزشی  واصول آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

مفهوم مدیریت آموزشی واصول آن

درارتباط با مفهوم کلی مدیریت آموزشی می توان به برخی تعاریف اشاره شده در منابع علمی اشاره نمود ، براین اساس مدیریت آموزشی عبارتست از :

فرایندی که کلیه فعالیتهای افراد همکار درسازمانهای آموزشی و پرورشی را در راستای نیل به اهداف تعلیم وتربیت متناسب وهماهنگ نموده وبا برخورداری مناسب از امکانات فیزیکی ومنابع انسانی بستر تحقق موارد مطروحه را ایجاد نماید .

یاری وکمک رسانی به روند اجرایی آموزش ونظارت بر آن ( رهبری آموزشی ) .

ایجاد زمینه وفراهم ساختن تجهیزات وامکانات جهت بروز استعدادهای دانش آموزان ( کار آموزان ) تحکیم بخشیدن به روابط انسانی گروهی واتخاذ روش و تعیین خط مشی اصولی در کلیه امور ، برای بارور ساختن اهداف تربیتی .

آنچه مسلم است ، قابلیتهای شغلی وارتقاء مهارت مورد نیاز آن ، بستگی قابل توجهی به کیفیت محصول آموزشی دارد واصولا مدیریت آموزشی به ویژه آموزش فنی وحرفه ای ،حائز اهمیت ویژه ای می باشد . بنابراین ، هر چند اصول ومفاهیم بسیاری در مدیریت آموزشی از سایر مدیریتها گرفته شده ، ولی ارکان این مدیریت از چنان اهمیتی برخوردار است که می توان برای رشد سایر مدیریتها نیز از آن استفاده نمود .

درواقع ، اهداف کلان آموزشی بر آورنده نیازهای اجتماعی ، اقتصادی و وضعیت وجودی افرادمی باشد که مدیریت آموزشی ، دراین مقوله جایگاه ویژه ای دارد .

- مدیریت آموزشی و برآورد نیازهای اجتماعی

اصولاً ، جامعه ای را می توان پویا ، سالم ودر حال رشد تلقی نمود که ابعاد محوری ( مطروحه ) آن تحقق یابد .

در واقع ، یکی از ابعاد محوری مورد بحث در این قسمت ، خواسته ها وهنجارهای اجتماعی می باشد . برخی پارامترهای مهم نیاز اجتماعی جوامع شامل فرهنگ ، سنت ، ارزشهای دینی ، بومی وملی بوده است وچگونگی آموزش افراد جهت حفظ و رعایت این موارد در اجتماع اهمیت ویژه ای دارد . بنابراین ، بایستی برنامه ریزان کلان جوامع به نقش مدیریت آموزشی در ابعاد مختلف آن توجه داشته باشند .

مدیریت آموزشی وبر آورد نیازهای اقتصادی

اصولا ، در برنامه ریزیهای اقتصادی جوامع به ویژه پیشرفته ، نگرش خاصی به منابع عمده اشتغال وتولید ( صنعت ، خدمات وکشاورزی ) در شرایط موجود آن وبر آورد توسعه کوتاه مدت ، میان مدت وبلند مدت در سطح آن جامعه می شود .

همچنین ، یکی از مشخصه های مرتبط با ظرفیتهای اشتغال وبهینه سازی شرایط آن ، ارتقاء عملکرد منابع انسانی تخصصی مورد نیاز ویانظارت برروند آموزش مهارت و فنون وتبدیل نیروی انسانی به منابع انسانی متخصص وماهر است . دراین ارتباط جایگاه مدیریت آموزشی متناسب اهداف پیش بینی شده ونیاز سنجی آموزشی بررسی شده و به ویژه درارتباط با آموزشهای شغلی مشخص می شود . به این ترتیب ، اهداف وخط مشی مدیریت آموزشی را بدین شرح می توان مطرح نمود :

الف ) متناسب سازی میل افراد به برخورداری از آموزش شغلی ونیل به احراز آن با نیاز واقعی بازار کار وظرفیت های آن .

ب ) فراهم سازی زمینه های تامین ( رشد حرفه ای ) از طریق آموزش مستمر افراد .

- مدیریت آموزشی ووضعیت وجودی افراد

انسان موجودی است که تحولات روحی وجسمی او براثر تکامل ورشد مختص آن و روند تربیتی که به صورت اکتسابی وبرخوردار شدن حاصل می شود ، انجام می گیرد .

کمک به شناخت ظرفیتهای روحی وجسمی افراد ، زمینه سازی رشد وارتقاء مهارتهای زندگی وتلاش وفعالیت در جامعه ، اهم مواردی است که توسط اعمال مدیریتهای آموزشی تامین می شود .

ویژگیهای مدیر آموزشی

مهارت در رهبری وهدایت افراد به ویژه کادر آموزشی

برای آنکه یک سازمان آموزشی بتواند به اهداف پیش بینی شده برسد ، برخی راهکارهای اساسی آن بایستی اعمال شود . یکی از مهمترین راهکارها وپارامترهای موثر در کیفیت عملکرد سازمانها به ویژه سازمانهای آموزشی ، زمینه سازی حضور ومشارکت سطوح مختلف سازمانی در فرایندهای تصمیم سازی واجرای آن می باشد .

لازمه این کار ، ایجاد ساختار مناسب برای فرهنگ سازی وتبدیل آن به جریانی ضابطه مند جهت مشارکت کلیه پرسنل به ویژه کادر آموزشی در برنامه های مربوطه و ایجاد اشتیاق انجام این امور در سطح سازمانی می باشد.

مهارت در روابط انسانی

جهت برقراری ارتباطات سالم ، انسانی ومتقابل بین کارکنان ونیز با مدیریت واحد اموزشی ، اتخاذ استراتژی پیش بینی شده ومناسب ارتباطات با پرسنل وتعمیم آن در سطح سازمان واجد توجیه است . در این ارتباط ، مناسبترین روش ، اعمال مدیریت عاطفی با در نظر گرفتن کلیه ضوابط ومقررات وسیاستهای کلان تعیین شده می باشد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شناسایی مفهوم مدیریت آموزشی واصول آن

رابطه مفهوم گناه و جرم

اختصاصی از اینو دیدی رابطه مفهوم گناه و جرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رابطه مفهوم شرعی «گناه» و مفهوم حقوقی «جرم» و نسبت «تحریم» و «تجریم»

چکیدهدر سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت. از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیـﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود. پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران

 

گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد. در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند. فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند. انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد. مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند. دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد. یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است. ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند. داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد. یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند. بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند. قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد. به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود. مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد. و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند. گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.

فروید هم به رابطه مذهب و گناه پرداخته است. او معتقد است که تمام مذاهب در صدد پاسخگوئى به احساس گناه هستند. احساس گناه در مقابل پدران نخستین. فروید در وجود عیسى مسیح راه و تلاشى مى بیند براى تسکین آگاهى به گناه. مسیح خود را قربانى می کند تا بدین وسیله انسانها را از "گناه موروثى" نجات دهد.

اما گناه چیست؟ گناه بار مذهبى دارد و متفاوت است از کلمه تقصیر و نیز متفاوت است از مفهوم »عذاب وجدان«، که هر دو لزوما بار مذهبى ندارند. در یک مفهوم عام مى توانیم گناه را زیر پا گذاشتن قوانین خدائى و دینى بدانیم. اوامرى که ادیان نهى و ممنوع کرده اند بسته به زمان و مکان آنها متفاوت است و مىتوان براى هر یک از آنها عوامل تاریخى، اجتماعى و سیاسى جست. بهر حال این ممنوعه ها واسطه هائى هستند براى اطاعت بندگان. و سرپیچى از آنها مقابله با قدرت خدائى تلقى می شود.

در جوامعى که عصر روشنگرى و اصلاحات را پشت سر گذاشته اند، بین نهادهاى مذهب و سایر نهادهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى مرزى به وجود آمده است. گناه به وجدان افراد واگذار شده و از بار آن کاسته شده است. ضمنا در این جوامع درک از گناه هم تغییر کرده است. و بسیارى از اعمال و افکارى که سابقا گناهان کبیره بودند و به خاطر آنها انسانها را به قتل گاهها مىبردند، دیگر نه تنها گناه به حساب نمىآیند، بلکه امورى صرفا خصوصى تلقى مىشوند. در کشور ما نه تنها هنوز گناه و احساس گناه حضورى زنده و نقش- آفرین در رفتار و شخصیت انسانها دارد، از این فراتر گناه وارد مقوله جرم شده و شدیدترین مجازاتهاى این زمینى را در پى دارد.

گناه در اسلام تنها به عمل خلاف احکام دینى اطﻼق نمىشود. اندیشیدن به گناه یا اندیشه اى خلاف این احکام هم عین گناه است. و این یکى از تفاوتهاى گناه با جرم است. جرم، که مفهومى حقوقى است با استقلال امر قضاوت از مذهب تعریفى مشخص یافت. و این یکى از دستاورد هاى اصلاحات دینى در اروپا بود. در قضاوت مبتنى بر مذهب جرم و گناه یکى مىشوند. از یک طرف گرایش ها و اعمالی که به مقوله جرم سیاسى مربوط مىشوند با ظرف گناه سنجیده مىشوند و هر نوع دگراندیشى و مخالفت با حکومتى که خود را نماینده اسلام مىداند، به کفر، الحاد و ارتداد نسبت داده مىشود. از طرف دیگر طفره رفتن از اخلاق خشک و مقدس مذهبى وارد جرمهاى مذهبى شده و با مجازاتهاى سخت این زمینى و نفرین آخرت پاسخ داده مىشود. تعالیم قران نه تنها در ایجاد حس گناه در مسلمانان ، بلکه همچنین در نسبت دادن کفر و الحاد به ﻻدینان و به کسانى که به مذهبى دیگر وفادارند، نقش بزرگى دارد تا وسیله اى شود براى ارعاب غیرمسلمان و تحمیل اسلام. گسترش جغرافیایى اسلام با چنین القائاتى میسر شد. در احادیث و رساله ها دیگر نه موضوع گسترش اسلام، که این با جنگها تامین شده بود، بلکه تثبیت آن در میان بود. و این با القاى حس گناه و از طریق ایجاد یک سلسله اخلاقیات خشک و بسته میسر مىشد.

ممنوعیت و محرومیت بر امیال جنسى بیشترین سهم را در این میان دارد. درست است که اسلام در مقایسه با مسیحیت ارضاى نیازهاى جنسى را عملی زشت و تنها براى تولید نسل نمىداند با این همه بیشترین و سختترین مجازاتها را در همین ارتباط دارد. اول اینکه حق بهره ورى از لذت جنسى تنها براى مردان است و دوم اینکه آداب و قوانینى ریز و گسترده براى این ارتباط نوشته شده است که حتى براى مومن ترین مسلمان هم پایبندى کامل به آنها ممکن نیست. مثل قوانین مربوط به پوشش، گناه ناشى از نگاه به جنس دیگر، یا ناشی از خود ارضائى، همجنس گرائى و غیره. حتى اندیشیدن و خیالپرورى در باره اینها هم گناه است. به این ترتیب یک مسلمان در هیچ لحظه اى برى از گناه نیست.

توبه، که در ارتباط با گناه معنا مىیابد، جایگاه بزرگى در قران و احادیث دار. در قران توبه در دو حالت به کار رفته است. حالت اول پروسه اى براى برائت از گناه است. یعنى از کسانى انتظار مىرود که قوانین اسلامى را زیر پا گذاشته باشند. در اینجا جنبه کیفرى از آن در نظر است و زندان و مجازات هم باید وسیله اى باشد براى به توبه واداشتن گناهکار. اما حالت دوم در توبه جنبه همگانى بودن آن است. حتى مومنین هم به توبه فراخوانده مىشوند. و توبه کنندگان جایگاهى ویژه در نزد خدا دارند. یعنى می شود چنین استنباط کرد که همه، حتى مومنین هم، گناهکارند و نیاز به توبه دارند. توبه باید پروسه اى دائمى باشد در زندگى انسانها بر بستر عذاب روحى و حس حقارت ناشى از حس گناه. کارکرد توبه فراهم ساختن رابطه بندگى و اطاعت مطلق از خدا و اسلام است. القاى حس گناه نقش معجزه گرى در وابسته ساختن انسانها به ایدئولوژى مذهبى دارد. ابتدا باید شخص باور کند که گناهکار است تا براى پاک شدن از آن بىچون و چرا تسلیم ارشادات رهبران مذهبى شود.

من در زندان دیدم که چگونه می شود گناهان عالم را بر دوشهای نحیف یک نوجوان بار کرد. زندان جایى است که رژیم ها بی واسطه و با دغدغه کمتر مىتوانند سیستم نفوذ بر روان و دستکارى در شخصیت و رفتار انسانها را پیاده کنند. به زندانى القا مىشد که در گذشته آدمى فاسد و اسیر هواهاى نفسانى بوده و عمل او ــ گو خواندن کتاب یا اعﻼمیه باشد ــ جنایت بوده است. ابزارشان شکنجه، تبلیغات و برنامه هاى "ارشادى" بود با استفاده از شیوه تکرار. و مجازات هم به این ترتیب با گناه پیوند مىخورد. از یک طرف ایجاد حس گناه و عذاب روحى، ارعاب و مجازات روانى زندانى را به دنبال داشت و از طرف دیگر مخالفت و مقابله با جمهورى اسلامى، که یک مقوله سیاسى است با ابزار گناه سنجیده مىشد و با مجازاتهاى اسلامى پاسخ داده مىشد.

زندان آیینه نظام سیاسى و اجتماعى یک جامعه است. باوراندن گناه، ارعاب و مجازات روانى و مسخ انسانها که در زندان بىهیچ ملاحظه اى صورت مىگیرد، در سطح جامعه هم اجرا مىشود. رابطه گناه و مجازات در این نظام دو جنبه به خود مىگیرد: رابطه خود گناه با مجازات و رابطه احساس گناه با مجازات

وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد. جرم و مجازات مفاهیم حقوقى هستند. در یک تعریف کلی جرم مواردى را شامل مىشود که در آن خسارتى به فرد یا جامعه وارد آید یا مسئله امنیت و نظایر آن در میان باشد. به عبارتى جرم با ضربه زدن به منفعت فرد یا جامعه سنجیده مىشود. جرم مستقل از بار مذهبى و گناه است. در حالیکه گناه به مذهب و میزان وفادارى فرد به آن بستگى دارد. به بیان دیگر رابطه اى است بین فرد مومن و خدا. یکى از دستاوردهاى روشنگرى در اروپا این بود که نهاد کلیسا و نمایندگان آن را از مجازات گناه محروم ساخت و این امر را به خدا واگذاشت.

در دنیاى اسلام، حداقل در ایران امروزى، استقلال بین دستگاه قضایى و مذهب وجود ندارد. قضاوت و کیفر به نام اسلام صورت مىگیرد. گناه، که به حوزه خصوصى آدمها برمىگردد، جرم مىشود. مثلا رابطه خارج از حوزه زناشوئى، همجنس گرائى، نوشیدن مشروبات الکلی، اروتیسم در هنر و ادبیات و موارد دیگر جنایت محسوب مىشوند در حالیکه بسیار جنایات و رفتارهایى که موازین حقوق بشر جهانى جرم بودن آنها را تائید مىکند، مثل تجاوز به دختربچه، آزار رساندن به زن از طرف مردان خانواده، در چارچوب حق مرد در امور زناشوئى تلقى مىشود. و همچنین عقیده یا نوشته اى تردید برانگیز در وجود خدا، مذهب و یا مبارزه علیه جمهورى اسلامى با مفاهیم برآمده از قران و بسط داده شده در کتب فقها، نظیر الحاد، کفر، شرک، محاربه با خدا و .. سنجیده مىشود. حتى قانون مطبوعات هم از این مقوﻻت جدا نیست. ماده ۶۲ قانون مطبوعات مصوب 1361 هرگونه اهانت به مقدسات را همسنگ ارتداد مىداند. و در کیفر و مجازات ارتداد و نظایر آن جنایاتى مثل شکنجه، قطع عضوى از بدن و غیره، عدالت اسلامى نامیده مىشوند.

اما باورى که گناه را وارد حوزه اجتماعى و سیاسى مى کند و بر این اساس حق و وظیفه خویش مىداند که در زندگى خصوصى افراد مداخله کند، محدود به قوانین جمهورى اسﻼمى نیست. این باور در فرهنگ ما هم حضور دارد. زن زناکار را فاسد و قابل مجازات مىدانیم. بىدین را کافر مىگوئیم و در طرد او جاى تردید نمى بینیم. حتى در زبان روزمره ما هم مفاهیم "جرم" و "گناه" استقلال ﻻزم را از همدیگر ندارند و گاه یکسان گرفته مىشوند. مىگوئیم "فلانى که گناهى نکرده که سزاوار مجازات باشد" یا مثلا او بىگناه اعدام شد .

من بر این باور نیستم که جمهورى اسلامى آیینه تمام نماى فرهنگ جامعه است. اما از جهاتى فرهنگ و بینش های ما هنوز پیوندهای خود را با نگرش مبتنی بر قوانین قصاص نبریده است. مثلا آیا هنوز مجازات زن زناکار با مرگ یا گرسنگى دادن، و یا در ملایم ترین حالت با منزوى ساختن بىرحمانه وى به عنوان دفاع از ناموس ، چه بسا که ارزشى مثبت تلقى نمىشود؟ اینها هیچ گاه در فرهنگ ما مورد تردید جدى قرار نگرفته است. گرچه خشونت موجود در قوانین قصاص مورد پذیرش بخشهاى بزرگى از جامعه نیست و سکوت در برابر آن در وهله اول ناشى از فضاى ارعاب وسرکوب است، با این وجود هنوز زمینه هائى که به این جنایتها امکان تحقق مىدهد، تا حدودى دست نخورده باقى مانده است. چرا که "گناه" نه تنها هنوز کارکردى قوى دارد، بلکه وارد شدن آن در مقوله "جرم" کمتر تردید کسى را برمىانگیزد. آیا منزوى ساختن زن و مردى که از قوانین اخلاقى پا فراتر گذاشته و به اصطﻼح "گناه" کرده اند، همسوئى و همراهى با مجریان مجازاتهاى نظیر سنگسار نیست؟ و همینطور آیا پیشداورى و منزوى ساختن مذاهب دیگر به دنبال خود بىتفاوتى در مقابل سرکوب آنها را به دنبال ندارد؟ این مسئله به ویژه در قبال کشتار بهائىها و کمونیستها صدق مىکند. با "کافر" دانستن آنها کشتارشان توجیه مىشود نه تنها براى حکومتیان، بلکه در همه ذهن هاى بىچون و چرا.

وقتى "گناه" قابل مجازات مىشود، اشکال آن هم در دین جستجو مىشود. با مجازات هائى چون سنگسار، زدن تازیانه، درآوردن چشم از حدقه و قطع اعضاى بدن آشنا هستیم. اما اشکال مجازات هاى اسلامى محدود به اینها نیست. کتب فقهى دست قاضى و حاکم را در تعیین این اشکال باز گذاشته اند. مثلا تحریرالوسیله در کیفر عمل لواط آمده است “حاکم در کیفیت کشتن او اختیار دارد که یا با شمشیر گردن او را بزند، و یا دست و پایش را ببندد و از جاى بلندى مانند کوه به پایین بیندازد، و یا اینکه او را پاى دیوار قرار دهد و دیوار را به روى او خراب کند.” از مثله کردن هم سند بسیار داریم. نزدیک ترین سند از نظر زمانى مربوط است به 150 سال پیش. در سال 1285 سران بابى به مرگى طوﻻنى و پردرد محکوم شدند در ملا عام. ابتدا آنها را در کوچه و بازار گرداندند. مردم در مسیر راه به طرف آنها سنگ پرتاب مىکردند سپس آنها را به طرف شاه عبدالعظیم، جائى که مجازات نهائى باید به مرحله اجرا درمى آمد، بردند. در آنجا بدنشان را شمع آجین کردند یعنى در بدنشان حفره هائى ایجاد کرده و در آنها شمعهاى روشن قرار دادند و دست آخر با چهار تکه کردن بدنشان آنها را کشتند. علماى آن زمان با فتواهاى خود چنین مرگى را شرعى کردند.

همه این مجازاتها در دو نکته مشترک هستند: اول ایجاد رنج و درد در جسم و روان قربانى تا نهایت تصور آدمى، دوم اجراى آن در ملاعام. در این گونه مجازاتها مرگ هم باید با درد توام باشد. در ایران تحت حکومت جمهورى اسلامى بسیارى از احکام مرگ با تازیانه همراه است. حال پرسش این است چرا براى حاکمان و قاضیان تنها مرگ متهم کفایت نمىکند؟ و بعد آنگونه که ادعا مىکنند آیا مجازات براى اجراى عدالت یا به قصد بازدارندگى از شیوع جنایت هاى بعدى نیست؟ (البته به فرض اینکه متهم مرتکب قتل یا جنایت شده باشد) اگر هدف این است پس چرا کیفر خود در وحشىگرى و درنده خوئى از جرم پیشى مىگیرد؟

آرى واقعیت این است که جنایتى که در این گونه مجازاتها صورت مىگیرد نه تنها به مراتب از خود جرم خشن تر است بلکه با خونسردى، در آگاهى کامل، بدون ندامت و پشیمانى و مهمتر از اینها با آئینهاى خاصى همراه مىشود. در ایران این آئینها رنگ مذهبى به خود مىگیرند. شدت مجازات هم دقیقا با مذهب ارتباط دارد. این گونه مجازاتها باید یادآور تصورى باشد که در قران و دیگر کتب فقهى از جهنم وجود دارد. نه تنها »گناهکار« به شیوه شبه جهنمى مکافات مىشود، بلکه همچنین این مجازاتها، که در ملاعام و همراه با آئین هاى مذهبى به اجرا درمىآید، این کارکرد را نیز دارند که جهنم را به مردم یادآورى کنند. این مجازات ها با رنجى طوﻻنى و کشدار همراه هستند. جهنم هم با ابدى بودن دردش مشخص مىشود. آیا سنگسار، دوزخ را که عذاب ابدى جسم است، یادآورى نمىکند؟

نکته قابل توجه دیگر در رابطه با اینگونه مجازات ها این است که روح نهفته در آن انتقام است. میشل فوکو در کتاب »مراقبت و تنبیه«، پس از نشان دادن مجازات هاى سده 17 و 18 در اروپا، که با عذاب شدید جسمى همراه بود، مىنویسد: "مجازات شیوه انتقام گیرى بود: هم شخصى و هم عمومى. چون نیروى جسمى، سیاسى شاه به نوعى در قانون حضور داشت. قانون صرفا تمایل به منع کردن نداشت، بلکه مایل بود با تنبیه کسانى که ممنوعیت هایش را زیر پا گذاشته اند از تحقیر اقتدارش انتقام بگیرد."

اگر تخلف از قوانین شاه تحقیر اقتدار اوست، "گناه"، یعنى زیرپاگذاشتن قوانین الهى، هم به نوعى تحقیر اقتدار خداست. پس مجازات انتقام خدا تلقى مىشود. در کیفر "گناه"، مثل زنا و لواط، مسئله انتقام گیرى شخصى در میان نیست چون در این موارد شاکى خصوصى وجود ندارد. پس آنچه که در میان است کیفرخواست الهى و انتقام خدائى است. مجازات هم باید اثبات قدرت خدا باشد.

در ادامه به جنبه دیگرى از رابطه بین گناه و مجازات مىپردازم. این بار نه خود گناه، بلکه احساس گناه و رابطه آن با مجازات مورد بررسى قرار مىگیرد. القاى احساس گناه، خود یکى از شیوه هاى مجازات است. در زندان هاى جمهورى اسلامى بود که من تاثیرات ویرانگر احساس گناه را بر روان و شخصیت شناختم. براى تغییر رفتار و شخصیت زندانى ها ابتدا به آنها القا مىکردند که آدم هاى پست و گناهکارى هستند. توبه بعد از تحمیل این باور میسر مىشد. توبه دو پروسه در هم تنیده را شامل مىشد: ابتدا آگاهى به گناه، که باید با درد و عذاب سخت روحى توام مىشد و سپس جبران آن. براى "جبران گناه" عده اى از توابها را به چه جنایتهائى واداشتند!

حال مسئله را فراتر از دیوارهاى زندان و در حصار جامعه ببینیم. نه تنها در خانواده هاى شدیدا مذهبى، بلکه در بسیارى از خانواده هایى هم که سختگیرى زیادى نسبت به مذهب ندارند، افراد از همان ابتداى زندگىشان با ممنوعه ها و گناه ها آشنا مىشوند. بایدها و نبایدها. قصه هائى که براى کودکان نقل مىشود، از جمله افسانه هاى مذهبى را در بر مى گیرد که در آن عذابهاى زمینى و دوزخى به تصویر کشیده شده اند. اما بسیارى از این ممنوعه ها و گناهان چیزى نیستند جز امیال و نیازهاى طبیعى بشرى و گریزناپذیر. پس کودک هرچه بزرگتر مىشود، خود را در تار عنکبوتى وسوسه ها و چهره حقیقى زندگى مىیابد که مىگویند گناه است. امیال جنسى به ویژه نقش بزرگى در ایجاد احساس گناه دارند. اما تنها نهاد خانواده نیست که عضو خویش را »گناهکار« بار مى آورد. نهادهاى دیگر هم، از جمله نهاد آموزش و پرورش، با تاکید بىرویه بر اخلاق در این امر سهیم اند. در جمهورى اسلامى نهادهاى سیاسى احساس گناه را سازماندهى می کنند.

از نظر روانشناسى احساس گناه چیست؟ احساس گناه در ناخودآگاه شکل مىگیرد و بر طبق تعبیر فروید برآمدى است از "او" و "من ’ برتر". او" نماینده غرایز و "من ’ برتر" بیان فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى است. "من"حاصل کشاکشهاى این دو است. و عقده ها از همین کشاکش ها شکل مى گیرد. البته فروید در این جا احساس گناه را نه فقط از جنبه مذهب، بلکه با تعبیرى عام تر از آن در نظر


دانلود با لینک مستقیم


رابطه مفهوم گناه و جرم

دانلود فایل پاورپوینت فصل 6 مفهوم احتمال .

اختصاصی از اینو دیدی دانلود فایل پاورپوینت فصل 6 مفهوم احتمال . دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود فایل پاورپوینت فصل 6 مفهوم احتمال .


دانلود فایل پاورپوینت فصل 6  مفهوم احتمال .

پاورپوینت فصل 6  مفهوم احتمال 

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 15

 

 

 

 

بخشی از متن

در زندگی روز مره از کلماتی مانند شاید ،ممکن است «احتمالا» و... استفاده شود.

علم احتمال اولین بار از بازی های شانس به وجود آمد .

در بازی های شانس ،برد و باخت اهمیت فراوان دارد و حدس زدن مطرح می شود.

واژه احتمال

واژه احتمال را در صحبت های روز مره ی اشخاص زیاد شنیده اید .به طور مثال یکی از دوستانتان به شما می گوید: به احتمال% 99 می آیم . چه قدر منتظر او هستید ؟حتما خیلی زیاد

ویا به این جمله اعتقاد دارید هر چه دانش آموز بیشتر درس بخواند احتمال قبول شدن او بیش تر است. یعنی احتمال کم و زیاد می شود ، پس احتمال را می توان اندازه گرفت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فایل پاورپوینت فصل 6 مفهوم احتمال .

تحقیق درمورد مفهوم فن آوری اطلاعات و ارتباطاتITC 12 ص

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد مفهوم فن آوری اطلاعات و ارتباطاتITC 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

مفهوم فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) چیست؟ فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) وسیله ای برای ذخیره سازی، پردازش و ارائه اطلاعات است که به صورت الکترونیکی و مبتنی بر تعدادی  رسانه     می باشد. کامپیوترها وآلات میکروالکترونیک همه روزه به اشکال متنوعی دروسایل، به کاربرده می شوند. با این حال  انواع فن آوری دخیل در تعلیم و تربیت بر انتقال محتوا و اطلاعات به منظور پشتیبانی فرآیندهای رسمی یادگیری متمرکز هستند. عمدتاً استفاده از ICT براستفادة آن در کامپیوترها خلاصه می شود.البته همیشه اینطور نیست و اکنون بسیاری از آنها توانایی چند رسانه ای دارند و سخت افزارو نرم افزارهای مرتبط را به کار می گیرند. سخت افزار شامل قطعات جانبی از قبیل چاپگرها، دستگاهDVD و اسکنرها می باشد، در حالیکه نرم افزار شامل مجموعه هایی است که  ویرایش، واژه پردازی، کارهای گرافیکی، بانکهای اطلاعاتی و ارائه کنفرانسها را آسان می کنند. از بعد ارتباطی، ICT ارتباط شبکه ای کامپیوترها را فراهم می کندکه خود امکان دسترسی به دامنه  وسیعی از نرم افزارها و اطلاعات را افزایش می دهد و همچنین ارتباط در محدوده سازمانها و دسترسی به اینترنت و ایمیل(پست الکترونیکی) را مهیا می سازد. اینترنت همچنین در سازوکارهای  دیگری همچون تلویزیون دیجیتالی، تلفنهاو بازیهای اینترنتی قابل دستیابی است.  چرا ICT برای کودکان مهم است ؟ICT  نقشی روزافزون در زندگی مردم ایفا کرده است و دولتها هدف « دسترسی جهانی» به اینترنت را تا سال 2005 تدوین کرده اند. این خود جنبه ای از  تعلیم و تربیت برای سن پس از  16 سالگی است و مدارسی برنامه ریزی شده اند که تا آخر 2005 به اینترنت دسترسی داشته باشند. ICT همچنین درحال تبدیل به جنبه ای مهم در بخش اشتغال است و ابزاری برای مشارکت شهروندان در ارایه خدمات بیشتر و بیشتر، به نحویکه محصولات و خدمات توسط واسطه های الکترونیکی قابل دسترسی می شوند. کودکان احتمالاً بیم و ترس کمتری از اینترنت دارند تا بزرگسالان،  و بدین ترتیب می توانند سریعتر با نحوة بهره برداری از فن آوری تطابق بیابند. بنابراین‌اگر اینترنت به خوبی مدیریت بشود، می تواند ابزار مناسب و جذابی برای آموزش و یادگیری باشد.

چرا ICT در مدارس استفاده می شود؟ مدارس از ICT استفاده می کنند تا بعد جدیدی را به فرآیند یادگیری بیافزایند و همچنین باعث افزایش ارتباط میان خانه و مدرسه بشوند.بعضی مدارس از سایت اینترنتی خودشان استفاده می کنند تا منابع یادگیری را به صورت پیوسته(On Line) مهیا سازند. همچنین با توانایی ICT، بعضی مدارس قادرند با ارایه  اطلاعات به والدین درباره حضور و غیاب، پیشرفت‌و دیگر اطلاعات مدرسه جامعی مهیا سازند. تحقیقات نشان داده است که به احتمال زیاد دانش آموزان از ICT برای انجام تکالیفشان درخانه استفاده می کنند. فواید ICT در تعلیم و تربیت و جنبه های گسترده زندگی اجتماعی موجب شده تا مدارس بیشتر کوشش کنند تا دانش آموزان قابلیت استفاده از ICT را فرا بگیرند. از دیدگاه یادگیری، ‌استفاده موثر از ICT می تواند به فوایدی در قالب : ·             انگیزش بالاتر ·            اعتماد به نفس بیشتر ·            سئوال پرسیدن بهتر ·            ترفیع قابلیت کار با اطلاعات ·            بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی منجر شود.·            ترفیع یادگیری مستقل و پیشرفت در آن ·            بهبود ارایه مطالب ·            ایجاد قابلیت های حل مسئله ·            بهبود « زمان انجام کار » خصوصاً، ICT می تواند کودکان را به انجام موارد زیر قادرسازد : ·            ترکیب لغت ها و تصاویر برای تولیدیک کار« حرفه ای » ·            انجام کارها تلاش کمتر ·            آزمایش و ارائه ایده هایشان به روشهای مختلف برای مخاطبان گوناگون ·            کاوش سکانسهای موزیک وسرایش قطعات خودشان ·            بررسی واعمال تغییرات در مدلهای کامپیوتری ·            ذخیره و کاربری مقادیر بزرگ اطلاعات به راههای مختلف ·            انجام سریع و آسان کارهایی که بدون بهره گیری از ICT زمان زیادی می برد.·            استفاده از شبیه سازی برای تجربه مواردی که تجربه آنها در زندگی واقعی بسیار دشوار یا خطرناک خواهد بود.·     کنترل ادوات با روشن یا خاموش کردن موتورها، زنگ اخبارها و چراغها، یا با برنامه ریزی کردن آنها به نحوی که نسبت تغییرات به نور یا حرارت واکنش نشان دهند·            ارتباط از راه دوربا دیگران.  قابلیت ICT چیست ؟ قابلیت   ICTتنها قابلیت به کارگیری گستره ای از عملیات مکانیکی نیست، بلکه  یادآورآنست که کامپیوترها می توانند به بهبود یا تکمیل شماری از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد مفهوم فن آوری اطلاعات و ارتباطاتITC 12 ص

تحقیق درمورد مفهوم فضا و مکان

اختصاصی از اینو دیدی تحقیق درمورد مفهوم فضا و مکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد مفهوم فضا و مکان


تحقیق درمورد مفهوم فضا و مکان

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 231 صفحه

مفهوم کلی فضا و مکان مفهوم فضا « وابستگی انسان به فضا دارای ریشه های عمیق می باشد .
این وابستگی از نیاز به درک روابط اجتماعی انسان جهت ثبت مفهوم و حاکمیت بر دنیای حوادث و رویدادها سرچشمه می گیرد .
» انسان خود را با محیط وفق می دهد .
« بسیاری از حرکات بشر واگر است بدین معنی که اشیاء مورد ارتباط مطابق با چنین روابطی به دوره نزدیک ، بیرونی ، اندورنی ، مفرد ، جمع و پیوسته و گسسته تقسیم گردیده اند .
لذا فضا وجه خاصی از ایجاد ارتباط نمی باشد بلکه گونه ای است از هر ایجاد ارتباطی .
بنابراین فضا فقط یک جنبه از ارتباط کلی می باشد .
« برای اینکه انسان بتواند تصورات خود را از قوه به فعل درآورد لازمست که روابط واگرا را درک نموده و ‌آنها را در قالب یک مفهوم فضایی هم آهنگ نماید .
برادشتهای جدا شونده انسانهای اولیه ، روابطی واقعی هستند که بر اشیاء و نقاط دلالت داشته و به همین دلیل دارای رنگ عاطفی شدیدی می باشند .
( با این وجود فلاسفه یونانی فضا را شیئی بازتاب خوانده اند .
سیر تاریخی مفهوم فضا جهت آشنایی بیشتر با مفهوم کلی فضا سیر کلی را در تاریخ انجام می دهیم که به دلیل گسترده بودن موضوع وارد جزئیات بحث نخواهیم شد .
« هر چند مصری ها و هندی ها نظرات متفاوتی در مورد فضا داشتند ، اما در این اعتقاد اشتراک داشتند که هیچ خط مشخصی بین فضای درونی تصور و یا واقعیت ذهنی ، یا فضای برونی واقعیت عینی وجود ندارد .
در واقع فضای درونی و ذهنی رؤیا ، اساطیر و افسانه ها با دنیای واقعی روزمره ترکیب شده بود .
به همین ترتیب زمان به صورت یک توالی پی در پی که با سرعت ثابت جریان داشت محسوب نمی شد بلکه بین واقعیت و اسطوره در حرکت بود .
جهان عینی و خارجی ای در بینش اساطیری آنگاه روشن می شود که نسبتی تشبیهی با جسم انسان پیدا کند و چون از سوی دیگر در اغلب اساطیر اعضای انسان با اجزای جهان منطبق است از این رو عالم نوعی وحدت « ارگانیک » می یابد .
آنچه بیش از هر چیز در فضای اساطیری توجه را به خود معطوف می کند جنبه « ساختی » و نظام یافته فضاست ولی این فضای نظام یافته مربوط به صورت نوعی اساطیری است که برخاسته تخیل آفریننده اند .
مشخصه تفکر یونانیان در مورد فضا را می توان در تفکرات اقلیدسی یا هندسه اقلیدسی مشاهده نموده .
البته پیش از اقلیدس ، مصری ها ، بابلیها و هندوها با هندسه آشنایی داشتند اما اقلیدس بود که کلیه این قضایا را جمع آوری کرد و پایه گذار علمی جدید شد .
هندسه یک سیستم و نظام کاملی مبتنی بر انتزاع ذهنی بود .
فضای اقلیدسی فضایی یکسان و همگن و پیوسته بود که در آن هیچ چاله ، برآمدگی یا انحنایی وجود نداشت .
فضای اقلیدسی فضایی قابل اندازه گیری بود ….
در محیط مذهبی و دینی دوران مسیحیت ، فضا تکه تکه شد و همگنی خود را از دست داد و دیگر قابل اندازه گیری نبود .
فضا جهت دار شد .
بهشت در اوج و جهنم در نازلترین سطح بود ، اما هیچ کدام با فضای واقعی و روزمره در ارتباط نبود .
میرچا الیاده می نویسید : « برای فرد مذهبی فضا همگن نیست و او در نقاط قطع و شکستی می بیند .
» این تصور بخشهای منفرد و مجزای فضا منجر به تکه تکه شدن بیشتر مفهوم فضا شد .
دکارت در حد فاصل بین

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد مفهوم فضا و مکان