برنامه نویسی ساخت یافته:
اصول طراحی در سطح مولفه در اوایل دهه 1960 شکل گرفت و با کارهای انجام شده توسط Edsgar Digkstra و هم دانشگاهی های او تثبیت گردید . در اواخر دهه 1960،Digkstra و دیگران استافده از مجموعه ای از ساختارهای منطقی محدود شده را پیشنهاد نمودند که با استفاده از آن ها هر برنامه ای قابل شکل گیری است . این ساختار ها بر نگهداری دامنه عملیاتی تاکید داشتند . یعنی ، هر مجموعه ، ساختار منطقی قابل پیش بینی دارد ، از بالا وارد و از پایین خارج می شوند ، و باعث می شوند خواننده جریان رویه ای را ساده تر دنبال نماید .این ساختار ها عبارتند از دنبال ، شرط ، و تکرار . دنباله ، مراحل پردازش را به همان ترتیبی که در مشخصه الگوریتم مورد نیاز هستند پیاده سازی می کند .شرط ، امکانی را برای پردازش انتخابی بر مبنای شرطی منطقی فراهم می نماید ، و تکرار امکان حلقه سازی را ایجاد می کند . این سه ساختار ، در برنامه نویسی ساخت یافته حیاتی هستند ، و تکنیک مهمی را در طراحی سطح مولفه تشکیل می دهند .
این ساختارها برای محدود نمودن طراحی رویه ای نرم افزار به چند عمل قابل پیش بینی ، پیشنهاد شدند . معیارهای پیچیدگی (فصل 19) نشان می دهند که استفاده از واحد های ساخت یافته ، پیچیدگی برنامه را کاهش می دهد ، باعث ارتقاء خوانایی ، قابلیت آزمایش ، و قابلیت نگهداری می شود . استفاده از تعداد محدودی واحد های منطقی ، به فرآیند فهم انسان کمک می نماید که روانشناسها آن را chunking می نامند . به منظور فهم این فرآیند ، روشی را در نظر بگیرید که این صفحه را می خوانید . هر یک از حروف الفبا را نمی خوانید بلکه الگوها یا chunk هایی از الفبا را تشخیص می دهید که عبارتها را تشکیل می دهند این واخد های ساخت یافته ، chunk های منطقی هستند که به خواننده امکان می دهند عناصر رویه ای یک پیمانه را تشخیص دهد ، به جای این که طراحی یا کد را خط به خط بخواند . درک ، زمانی ارتقاء الگوهای منطقی قابل شناسایی در نظر گرفته می شوند.
هر برنامه ، علیرغم ناحیه کاربرد یا پیچیدگی تکنیکی ، می تواند فقط با استفاده از این سه واحد ساخت یافته طراحی و پیاده سازی شود . به هر حال ، باید توجه شود که استفاده منحصر به فرد از این سه واحد گاهی مشکلات عملی را به دنبال دارد . بخش 1-1-16 این مورد را با جزئیات بیشتر بحث می کند .
شامل 44 اسلاید powerpoint
دانلود تحقیق طراحی در سطح مؤلفه