اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اینو دیدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام

اختصاصی از اینو دیدی آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام


آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات31

آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام
مقدمه :
1- ابتدا باید مقصود خود را از مفهوم حکومت یا دولت که در اینجا به کار می بریم ، روشن کنیم . دست کم آنچه در اینجا ، در این باره می توان گفت، این است که مراد ما از حکومت چیزی وسیع تر از اصلاح دولت ، آن هم به معنای امروزی آن است.
حکومت عبارت از نوعی نظام حکومتی است که در گذشته ، در قالب های خلافت یا سلطنت شکل گرفته و در دوران آن شاهان و خلفای متعدد از یک نسل و در یک قالب و فرم ، فرمانروایی می‌کرده اند. در حال حاضر ، نظام جمهوری به عنوان یکی از اشکال اصلی نظام سیاسی در دنیا ، قالب وجودی حکومت اسلامی است. در کنار آن و به عبارتی در دل حکومت جمهوری اسلامی ، دولت ، به معنای به قدرت رسیدن یک فرد در درون این نظام حکومتی دانست؛ در آنجا، دولت، همان به قدرت رسیدن امین یا مامون یا فردی دیگری از سلسله است که ممکن است به دلایلی سقوط کند اما در اصل خلافت بر جا بماند .
درباره هر حکومت دیگری هم ، به همین ترتیب می توان از حکومت یا دولت سخن گفت. بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی نوعی نظام حکومتی است که در درون آن، دولت های متعددی تا به حال به قدرت رسیده اند.
طبعا بحث از زوال و آسیب شناسی ، در اصل حکومت یا دولت ، قواعد مستقل خود را دارد؛ درست همان طور که میان اسباب و علل ضعف و فتور حکومت و دولت ، گاه ارتباط استواری برقرار است.
2- به طور طبیعی می توان آسیب شناسی در یک حکومت را از دو زاویه بررسی کرد. نخست آسیب شناسی کلی یک حکومت ، منهای آن که به چه دینی و آیینی و فلسفه ای اعتقاد دارد و آن را مبنای تصمیم گیری های خود قرار داده ، هدفش را در راستای آن دین تنظیم می کند.
در اینجا، آسیب شناسی مرز خاصی را نمی شناسد و به قواعد کلی مربوط به ساختار دولت و حکومت و ارتباط آن با مردم توجه دارد. به عبارت دیگر، در اینجا، قواعد کلی تغییر و تحول که در چارچوب اصول انسانی و اخلاقی اهمیت دارد، حاکم است. به عنوان مثال، عدالت و ظلم ، دو مفهوم کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت در جامعه است که طبعا یک طرف آن ثبات حکومت و طرف دیگر آن آرامش میان مردم است. مفهوم فساد نیز تا آن مقدار که اصول اخلاقی و انسانی در میان همه ملل بر آن اتفاق نظر دارد، همین نقش را عهده دار است.
در همین زمینه ، باید به قواعد کلی تغییر و تطور در جامعه انسانی نیز توجه داشت . برای نمونه، به قدرت رسیدن یک فرد یا خاندان یا حزب، تابع نوعی ضوابط اجتماعی است، ضوابطی که همزمان برای تحول جوامع ابتدایی به جوامع پیشرفته و نیز بسط قدرت سیاسی متمرکز ، در درون جامعه اسنانی وجود دارد. نمونه ای از این قواعد را در متون سیاسی ، اعم از میراث یونانی و اسلامی و حتی متون ادبی مانند کلیله و دمنه و قصه ها و حکایات سیاسی مربوط به ملوک می توان یافت . شکول علمی بحث از این قواعد ، نخستین بار توسط ابن خلدون مطرح شد و بعدها و تا امروز ، کارهای بیشتری روی آن صورت گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام

اوصاف جهنم و جهنمیان

اختصاصی از اینو دیدی اوصاف جهنم و جهنمیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اوصاف جهنم و جهنمیان


اوصاف جهنم و جهنمیان

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات30

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 6
فصل اول : دوزخ 7
دوزخ از نظر آیت ا... دستغیب 8
دوزخ در کتاب معاد در قرآن 8
جهنم کمینگاه بزرگ 9
آفریده شدن بهشت و جهنم 9
آتش جهنم 10
درهای جهنم 12
کوهی به نام سکران 13
ویل 13
توصیف بهشت و دوزخ از نظر امام خمینی 14
علی (ع) از آتش دوزخ می ترسد 14
فصل دوم: صفات جهنمیان 15
نام ها و صفات جهنمیان 16
تهدید شدگان عذاب دوزخ 16
انواع دوزخیان را بر می شمارند 18
خوردنی ها و آشامیدنی های جهنم 20
لباس های اهل جهنم 21
فصل سوم : عذابهای جهنم 23
انواع عذابهای جهنم 24
عذابهای جسمانی 24
1- عقوبت مسکن 24
2- جامعه های آتشین 24
3- خوراک جهنمیان 25
4- آشامیدنیهای دوزخ 25
عذابهای روحی 25
1- تحسّر 25
2- احساس حقارت و ذلت در برابر مأمورین عذاب و متوکلین دوزخ 26
3- دوزخیان و سرزنش و استهزائی که از رفتار و گفتار بهشتیان می بینند و می شنوند. 26
4- مطرودیت از مقام «ثرب» و ساقط گشتن از چشم و لطف حضرت معبود 27
نتیجه ی بحث 28
فهرست منابع 29


مقدمه (کتاب معاد در قرآن)
پس از مرگ به کجا می روم؟ آیا دوباره باز می گردم؟ آمدنم بهر چه بود؟ آیا باید در این باره بیندیشیم؟ آن چه واقع امر است انجام خواهد گرفت پس اندیشیدن من در این باره چه سودی دارد؟ تصور مرگ و حوادث بعد از آن ، زندگی انسان را تلخ می سازد چرا در این باره فکر کنم و عیش و نوش را ناقص کنم؟ آری، این قبیل پرسش ها در طول تاریخ مطرح بوده ذهن انسان ها را همواره مشغول ساخته و می سازد و درصدد یافتن پاسخ قانع کننده بوده است. از همن رهگذر دانشمندان و فیلسوفان کوشش کرده اند بدین پرسش ها پاسخ دهند تا وجدان حق جوی خود را قانع سازند و حاصل پژوهشهای خود را در اختیار دیگر انسان ها قرار دهند. پیامبران الهی معاد را باور داشته و اساس دعوت خود را بر آن استوار ساخته اند. زندگی پس از مرگ در ادیان آسمانی یکی از عقاید قطعی به شمار می رود. صدها و هزارها کتاب به زبان های مختلف نگاشته شده است . پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) در راستای ترویج و تثبیت ایمان به معاد جایگاه بسیار والایی دارند. قرآن مجید بیش از همه ی کناب های آسمانی در این باره تأکید دارد و در آیات فراوانی به جنبه های گوناگون آن اشاره می کند. تدبر در آیات عمیق این کتاب آسمانی با استفاده از رهنمودهای احادیث پیامبران و امامان معصوم (ع) می تواند ما را در شناخت زندگی پس از مرگ که جهان غیب است و درک روشن و کامل آن برای ما و در این جهان غیر ممکن می باشد به مقدار درکمان کمک کند.


دانلود با لینک مستقیم


اوصاف جهنم و جهنمیان

انسان و سرنوشت

اختصاصی از اینو دیدی انسان و سرنوشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انسان و سرنوشت


انسان و سرنوشت

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات55

 

مقدمه
عظمت و انحطاط مسلمین
مسأله سرنوشت و قضا و قدر که در این رساله فحص و تحقیقی درباره آن‏ صورت گرفته است ، جزء مسائل فلسفی است و اگر بنا باشد در ردیف واقعی‏ خود قرار گیرد ، باید آن را در فلسفه در میان مسائل فلسفی جستجو کرد ، ولی در این رساله از ردیف اصلی خود خارج شده و در ردیف یک سلسله مسائل‏ دیگر قرار گرفته است .
مسائل علمی و فلسفی هر کدام در ردیف خاصی دارند که از طریق موضوعات آنها و یا از طریق هدف و نتیجه‏ای که از یاد گرفتن آنها حاصل می‏شود تعیین می‏گردد .
علت اینکه مسائل فلسفی در ردیفی و مسائل ریاضی در ردیف دیگر و مسائل طبیعی در ردیف جداگانه قرار می‏گیرند ، وابستگی و ارتباط خاصی است که‏ میان موضوعات هر دسته همردیف وجود دارد و یا لااقل به واسطه هدف نظری‏ یا عملی مشترکی است که یاد گرفتن هر دسته از آنها برای یادگیرنده تأمین‏می‏کند .
مسأله سرنوشت و قضا و قدر ، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی ، در ردیف مسائل فلسفی است ، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی .
این مسأله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان " بحثهایی از علل انحطاط مسلمین " واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل‏ گوناگون است .
موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است ، بعضی تاریخی‏ و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیانا فلسفی است . بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند ، جزء این سلسله‏ مباحث واقع می‏شوند .
آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند می‏دهد ، تحقیق در اثرات‏ مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است . علیهذا منظور از طرح این مسأله در این رساله اولا تحقیق در این جهت‏ است که آیا اعتقاد به سرنوشت ، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب‏ می‏کند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی‏ می‏کشاند و مردمی که به این عقیده می‏گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده‏ خواهند شد ، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود ، چنین تأثیر سوئی ندارد ؟ ثانیا اینکه اسلام این مسأله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده‏ است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته‏ است و می‏تواند داشته باشد ؟ و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض فروع‏ و شاخه‏هایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .
اینجانب درست به یاد ندارد که از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمین آشنا شده است و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در این مسأله‏ علاقمند گردیده و درباره آن فکر می‏کرده است ، ولی می‏تواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که این مسأله نظر او را جلب کرده‏ و کم و بیش در اطراف آن فکر می‏کرده و یا نوشته‏های دیگران را در این‏ زمینه می‏خوانده است .
از آن زمان تاکنون هر وقت به گفته یا نوشته‏ای در این موضوع برمی‏خوردم‏ ، با علاقه می‏خواندم و یا گوش می‏کردم ، و خیلی مایل بودم رأی و نظر گوینده یا نویسنده را دریابم ، تا آنکه در چند سال پیش ، ضمن بحثی نیمه‏ درس و نیمه سخنرانی که در اطراف یکی از احادیث نبوی ایراد می‏کردم ، دامنه سخن به این مطلب کشید . اگر چه آنچه در این زمینه تا آن‏ وقت خوانده یا شنیده بودم احیانا مفید بود ، اما مرا اقناع نکرده بود و چون در خود و مستمعین علاقه شدیدی به فهمیدن این مطلب احساس می‏کردم‏ تصمیم گرفتم تا آنجا که ممکن است غور و دقت کنم و این مسأله را بررسی‏ نمایم ، زیرا یافتن راه اصلاح اوضاع حاضر جهان اسلامی بستگی زیادی دارد به‏ پیدا کردن علل و موجبات انحطاط آنها که در گذشته وجود داشته است و یا اکنون نیز موجود است . برای این کار لازم شد که اولا نظر دیگران را ، اعم‏ از مسلمان و غیر مسلمان ، تا آنجا که دسترسی دارم بررسی کنم ، و ثانیا موضوعاتی که از این نظر قابل طرح و گفتگو است ، هر چند تاکنون از این‏ نظر طرح نشده است ، بدون اغماض و پرده‏پوشی طرح کنم . اینجا بود که به گستردگی و دامنه وسیع این مبحث پی‏بردم . فهمیدم که‏ اگر بنا شود تحقیقی کافی و عالمانه در این مطلب بشود ، باید موضوعات‏ فراوانی مورد بحث و تحقیق قرار گیرد ، و بررسی همه آنها از عهده یک فرد خارج است و یا لااقل سالها وقت لازم دارد . معهذا در نظر گرفتم مقدمتا مطالب مربوطه را کلاسه و خلاصه کنم و بعضی ازموضوعات را به طور نمونه و آزمایش مورد بحث و گفتگو قرار دهم و سررشته‏را به دست دیگران بدهم ، شاید به این ترتیب نوعی همفکری و همکاری در یک بحث مهم اجتماعی اسلامی صورت بگیرد و یک سلسله بحثهای منظم و مفید انجام یابد .
این مطلب جای تردید نیست که مسلمین دوران عظمت و افتخار اعجاب‏آوری را پشت سر گذاشته‏اند ، نه از آن جهت که در برهه‏ای از زمان حکمران جهان‏ بوده‏اند و به قول مرحوم ادیب الممالک فراهانی " از پادشاهان باج و از دریا امواج گرفته‏اند " - زیرا جهان حکمرانان و فاتحان بسیاری به خود دیده است که چند صباحی به زور خود را بر دیگران تحمیل کرده‏اند و طولی‏ نکشیده که مانند کف روی آب محو و نابود شده‏اند بلکه از آن جهت که‏ نهضت و تحولی در پهنه گیتی به وجود آوردند و تمدنی عظیم و با شکوه بنا کردند که چندین قرن ادامه یافت و مشعلدار بشر بود ، اکنون نیز یکی از حلقات درخشان تمدن بشر به شمار می‏رود و تاریخ تمدن به داشتن آن به خود می‏بالد. مسلمین چندین قرن در علوم و صنایع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالی اجتماعی بر همه جهانیان تفوق داشتند و دیگران از خرمن فیض‏ آنها توشه می‏گرفتند . تمدن عظیم و حیرت انگیز جدید اروپایی که چشمها را خیره و عقلها را حیران کرده است و امروز بر سراسر جهان سیطره دارد ، به‏ اقرار و اعتراف محققین بی‏غرض غربی ، بیش از هر چیز دیگر از تمدن با شکوه اسلامی مایه گرفته است .
گوستاولوبون می‏گوید :
" بعضیها [ از اروپاییان ] عار دارند که اقرار کنند که یک قوم کافر و ملحدی [ یعنی مسلمانان ] سبب شده اروپای مسیحی از حال توحش و جهالت خارج گردد ، و لذا آن را مکتوم نگاه می‏دارند ، ولی این نظریه درجه‏ای‏ بی‏اساس و تأسف‏آور است که به آسانی می‏توان آن را رد نمود . . . نفوذ اخلاقی همین اعراب زاییده اسلام ، آن اقوام وحشی اروپا را که سلطنت روم‏ را زیر و زبر نمودند ، داخل در طریق آدمیت نمود و نیز نفوذ عقلانی آنان‏ دروازه علوم و فنون و فلسفه را که از آن بکلی بی‏خبر بودند به روی آنها باز کرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاییان بودند


دانلود با لینک مستقیم


انسان و سرنوشت